حال، نگارنده ضمن تصدیق و تایید حماسهسازیهای مردم مرزنشین غرب کشور و تاکید بر حق آنان برای به تصویر کشیدن آن همه ایثار، دلاوری و رشادت، تولید و پخش سریال”ایلدا” را از باب جبران مافات و به مثابه حرفی از آن هزاران ارج مینهد و مساعی کارگردان و عوامل ارجمند آن را برای آن هدف متعالی پاس میدارد؛ لیکن از منظر فرهنگی، چند نقد و نکته به شرح زیر بیان میکند:
گفتمان زاگرس:سریال تلویزیونی”ایلدا” با کارگردانی راما قویدل که مدتی است هر شب از شبکه یک سیما پخش میشود، حساسیتهایی را برانگیخته و نقد و نظرهایی را به دنبال داشته است.فارغ از ضعف و قوتهای مجموعه و نقد و نظرهای تخصصی که خاص تمام سریالها و تولیدات هنری است، جا دارد از منظر فرهنگی و نگاه مدیریتی به این مجموعه نظری بیافکنیم و ایرادهای آن را کارشناسانه گوشزد کنیم. ابتدا بخشی از گفتههای تهیه کننده این اثر را بازگو میکنیم و سپس جهتگیری و کم و کیف سریال را از منظر فرهنگی به نقد مینشینیم. به گفته سیدعلیرضا سبط احمدی، تهیه کننده این اثر:《 این سریال با موضوع اتحاد و حماسه مردان و زنان عشایر مرزنشین در برابر متجاوزان به خاک این مرز و بوم و قصه ایستادگی و ایثار آنها از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹ ساخته شده؛ بنابراین اصل قصه در مناطق مرزی غرب کشور میگذرد، جایی در مرز مشترک ایران و عراق. این داستان میبایست در مناطقی مانند ایلام و دهلران و مانند اینها رقم میخورد، اما کار کردن در این مناطق سخت بود و پیچیدگیهای خاص خودش را داشت. وی اضافه میکند:《جدا از اینکه این مجموعه دفاع مقدسی است، نگاهی به آداب، رسوم، سنتها،فرهنگ و زندگی غرب کشور کرده و روابط و دغدغهها و به تمام مناسبات رفتاری و اجتماعی مردم این بخش هم میپردازد.》 سبط احمدی ادامه میدهد:《 این مجموعه با ۱۸۰ بازیگر که ۴۰ نفر از تهران و بقیه از لرستان و خوزستان بودند در گرمای ۴۵ درجه لرستان به سختی ساخته شده است》علاوه بر این، میگوید:《تا کی باید دوربین را در تهران و فضاهای بسته بگذاریم؟ دوربین رسانه ملی حق تمام مردم است که به همه جا سرک بکشد و بتواند فرهنگ و مشکلات آن منطقه را حتی در قالب کارهای نمایشی به تصویر بکشد.》 وی در رابطه با لهجه استفاده شده در سریال، میگوید:《منطقه غرب کشور تا حدودی زبان مشترک دارند، حالا در قسمتهایی کردی-لری و در قسمتهایی لری، اما از آنجایی که قرار بود سریال ما از شبکه سراسری پخش شود، نمیتوانستیم گویش کامل محلی لری را در آن پیاده کنیم. به همین خاطر لحن و المانهای زبان لری را برای بازیگرمان ایجاد کردیم و گویش بقیه بازیگران را گذاشتیم به زبان فارسی بماند که تمام مردم کشور بتوانند آن را درک کنند.》حال، نگارنده ضمن تصدیق و تایید حماسهسازیهای مردم مرزنشین غرب کشور و تاکید بر حق آنان برای به تصویر کشیدن آن همه ایثار، دلاوری و رشادت، تولید و پخش سریال”ایلدا” را از باب جبران مافات و به مثابه حرفی از آن هزاران ارج مینهد و مساعی کارگردان و عوامل ارجمند آن را برای آن هدف متعالی پاس میدارد؛ لیکن از منظر فرهنگی، چند نقد و نکته به شرح زیر بیان میکند: ۱. برخلاف آنچه تهیه کننده “ایلدا” ادعا کرده و تهران محوری را به نقد نشسته است؛ این سریال در جایی که اصل قصه اتفاق افتاده است(مرز بین ایران و عراق، ایلام یا دهلران)، ساخته نشده و بنا به مصالحی در استان لرستان ساخته شده است؛ از سختیها و پیچیدگیهای کار در ایلام و دهلران داد سخن داده، و در عین حال از سختیها و گرمای ۴۵ درجه لرستان هم گلهمند است! یادآوری این نکته ضروری است که هر فیلمی در استان ایلام با موضوع دفاع مقدس ساخته شده است، مورد حمایت مردم، دستگاههای اجرایی و نهادهای انقلاب اسلامی قرار گرفته است. ۲. همانگونه که آقای تهیه کننده اذعان میکند از ۱۸۰ بازیگر سریال، ۴۰ نفر از تهران و بقیه از لرستان و خوزستان بودهاند و سهم استانی که صاحب قصه اصلی است صفر است، در حالی که ایلام، مهران و دهلران هنرمندانی به مراتب توانمندتر دارد و تنها “نوید محمدزاده” برای تایید این مدعا کافی است. ۳.اگر سریال “ایلدا” فقط به دنبال تبیین پیامهای ارزشی دفاع مقدس بود و ماموریت دیگری را برای خود تعریف نمیکرد، نقدها هم در همان ظرف مطرح میشدند، لیکن وارد شدن به ساحت فرهنگی و مناسبات رفتاری و اجتماعی مردمان مرزنشین غرب کشور، بسیار ظریف و مسئولیتآور و مصداق مَثَل:”کور کردن چشم برای اصلاح ابرو” است!آیا کدام مولفه یا مزیت فرهنگی و اجتماعی مناطق مرزنشین ایلام بهویژه مهران و دهلران در این سریال، برجسته شده یا خواهد شد؟ زبان، گویش، لباس، موسیقی و آیینها و سنتهای مناطق مرزنشین ایلام، مهران و دهلران در کجای این سریال دیده شده است؟ناآشنایی کارگردان و تهیهکننده این اثر با بافت فرهنگی، قومی و اجتماعی این مناطق، یک ملغمه گویشی، زبانی و موسیقایی را رقم زده که درک و تحلیل آن نیاز به هیچ سواد و تخصص هنری ندارد. ۴. آیا فتح میمک به عنوان سمبل رشادت عشایر و قبایل استان ایلام و صدها قصه و سوژه بکر و جذاب دیگر که در محدوده ۴۳۰ کیلومتری مرز ایلام و عراق اتفاق افتاده است، در کجای سریال”ایلدا” نیمنگاهی به آن شده است؟ ۵.از نقد و نظرهای مطرح شده پیرامون “ایلدا” در رسانهها و شبکههای اجتماعی چنین برمیآید که این سریال بیش از آنکه مورد نقد مردم مرزنشین استان ایلام باشد، با نقد و گلایه شهروندان استان لرستان نیز مواجه شده است؛ چراکه لرستان راهی به مرز ایران و عراق ندارد و روایت این قصه آنچنان برای آنان غریب و دور ازذهن است که علیرغم استفاده از موسیقی و لهجه لری در این سریال، آنان را اقناع نمیکند. لرستانیهای عزیز و غیور که از دیرباز علقههای فرهنگی و سنتی زیادی با استان ایلام داشته و دارند، خود خالق قصهها و حماسههای زیادی در دوران دفاع مقدس بودهاند و شهدای گرانقدری به “ایلدا” (مادر ایل، مادر وطن) تقدیم کردهاند و این حق را دارند که فیلمها و سریالهای فاخری و مستقلی با قصههای واقعی آن استان برایشان بسازند نه اینکه با بدسلیقگی، قصههای عاریتی و متعلق به مناطق دیگر، به نام و با امکانات آنان روایت شود. ۶.اتحاد، همدلی و همزیستی مسالمت آمیز اقوام ساکن در غرب کشور اعم از کرد، لر، لک و عرب همواره زبانزد خاص و عام بوده است و در اقوال بزرگان، از دو قوم کرد و لر به عنوان دو بال زاگرس یاد شده است. در استان ایلام نیز چه بومیان و چه لرهایی که در ادوار پیشین به این دیار مهاجرت کردهاند، همواره مورد تکریم مردم ایلام بودهاند و خواهند بود. از این رو، هر گونه تلاش خواسته یا ناخواسته برای دستکاری در بافت و پازل فرهنگی منطقه، محکوم به شکست است و دژ تسخیرناپذیر در برابر شیطنتها یا ندانمکاریها، فرهنگ دیرپای مردمی است که ریشه در درازنای تاریخ دارد و در عصر جهانی شدن، هویتشان را قدر میدانند و چون جانشان ارج مینهند.