گفتمان زاگرس علی اصغر اسدی ::این روزها انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا به اخبارروز سیاسیون ،رسانه ها ،شبکه های اجتماعی وحتی مردم کوچه وبازار تبدیل شده است .
در کنار انتشار خبرهای لحظه ای از وضعیت شمارش آرا در ایالتهای مختلف آمریکا ،حتی مردم عادی از روند شمارش آرا وافزایش لحظه ای آرای الکترال دو نامزد جمهوری خواه ودمکرات آمریکا اطلاعات دقیقی را در اختیار دارند .
یکی از دلایل اصلی شکل گیری این سطح از پیگیری وحساسیت مردم به انتخابات آمریکا که حتی براساس داده های اطلاعاتی شبکه های اجتماعی ،ایران از حیث پیگیری اخبار انتخابات این کشور ،پس از کوبا و سریلانکا در ردیف سوم جهان قرار گرفته است ،قطع امید از درون وچشم دوختن به بیرون برای ایجاد گشایش در وضعیت زندگی آنان است .
واقعیت این است تاثیرگذاری تحریم های چند ساله اخیردونالد ترامپ رییس جمهورغیر قابل پیش بینی و جمهوری خواه آمریکا در کنار ساختارهای نادرست اقتصادی وسیاسی ایران ،اقتصاد این کشور را در آستانه فروپاشی قرار داده است.
کاهش روزانه ارزش پول ملی ،گرانی افسار گسیخته اقلام مصرفی وغیر مصرفی ،افزایش چشمگیر نرخ طلا وسکه و افزایش بی سابقه نرخ دلار باعث شده است تا معیشت مردم در این سالها در وضعیت بسیار سختی قرار گیرد .
برخلاف دیدگاه یک طیف سیاسی در کشور وسخنان مقامات کشورمبنی بر عدم تاثیرگذاری تحریم ها در بحران اقتصادی اخیر در ایران ،بخش عمده ای از مردم براین باورند که تحریم ها عامل اصلی شکل گیری چنین وضیعتی در زندگی آنان است .
خاطره شیرین کاهش قیمت ها ،بازگشت شرکت های اقتصادی به کشور ورونق اقتصادی در ماههای منتهی به امضای معاهده برجام و متعاقبا تحمیل سختی های معیشتی ناشی از خروج ترامپ از این معاهده بین المللی و از طرفی وعده جو بایدن دمکرات مبنی بر بازگشت به برجام ،این تصور را در اغلب مردم ایران تقویت کرده است که با پیروزی بایدن گشایشی در اقتصاد و زندگی آنان ایجاد خواهد شد.
بررسی وضعیت نرخ طلا ،سکه وارز در روزهای اخیر و تاثیر گذاری عمیق وضعیت آرای بایدن وترامپ بر بالا وپایین رفتن نرخ ارز، تقویت این فرضیه را به دنبال داشته است . درست در زمان نگارش این مطلب که عمده خبرگزاری ها از پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا خبر می دهند ،نرخ دلار در صرافی های ایران، کاهش بیش از ۷هزار تومانی را تجربه کرده است .
هرچند کاهش قیمت این روزهای ارز را باید نشات گرفته از تاثیرات روانی پیروزی احتمالی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری امریکا قلمداد کرد ،اما نمی توان از این واقعیت مهم چشم پوشید که با پیروزی جو بایدن و آغاز به کار رسمی وی بعنوان ریاست جمهوری ایالات متحده و تحقق وعده بازگشت وی به برجام نه تنها بخش قابل توجهی ازدیوار تحریم های این حوزه فرو خواهد ریخت بلکه با آزاد سازی دهها میلیارد دلار منابع بلوکه شده در کشورهای متعدد َ،بازگشت آرامش به اقتصاد کشور وکاهش التهابات ماههای اخیر در بازار ارز ومتعاقبا کالاهای وارداتی رقم خواهد خورد .
اگر چه تا پیروزی قطعی و روی کار آمدن رسمی بایدن ماهها فاصله وجود دارد و با وجود ساختارهای سیاسی قدرتمند موجود در کشور که همچنان مذاکره با آمریکا را برای اقتصاد کشور بی حاصل قلمداد می کنند، پیش بینی انجام مذاکره ،بازگشت بی دردسر امریکا به برجام وهمچنین بهره گیری از مزایای پیروزی دمکراتها از سوی جریان قدرت در کشور هنوز زود است ،اما باید چرایی حساسیت مردم ایران به انتخابات آمریکا را در همین یک قلم تاثیرگذاری این انتخابات بر آینده اقتصاد مردم جستجو کرد .
برخلاف آندسته از سیاسیونی که بدلیل منفعت طلبی های جریانی وقدرت طلبی سیاسی حاضر به پذیرش واقعیت های اقتصادی وسیاسی کشورنبوده وتاثیرپذیری این گزاره را بر اقتصاد مملکت انکار می کنند ،باید اذعان کرد که تصور مردم وحتی بخشی از سیاسیون کشور به تاثیرگذاری نتیجه این انتخابات بر اقتصاد خرد وکلان کشور ومعیشت مردم تصوری درست بر مبنای واقعیات میدانی سیاسی واقتصادی کشوراست.
همه این مباحث در حالیست که برطبل زنندگان عدم تاثیرگذاری انتخابات اخیر آمریکا بر اقتصاد کشور ،در حالی با تمثیل “سگ زرد برادر شغال است ” سعی در کم رنگ جلوه دادن پیروزی بایدن در اینده اقتصادی کشور دارند که خود حیات جریان سیاسی وابسته وآینده قدرت را به شکل حیرت برانگیزی به این انتخابات ونتیجه آن گره زده اند .
بدیهی است مواجهه شعاری صرف با رویدادهای سیاسی داخلی وبین المللی نمی تواند گره موجود در اقتصاد کشور ومعیشت مردم را بگشاید .چنانچه منافع کلان کشور، آینده سیاسی نظام ومهمتر از همه وضعیت شکننده اقتصادی ومعیشتی مردم برای این گروه اهمیت داشته باشد ،باید به این یقین برسند که مدیریت جزیره ای اقتصاد کشور نه تنها نمی تواند گره از مشکلات جاری مردم بگشاید، بلکه آینده کشور را از ابعاد گوناگون با چالش جدی مواجهه خواهد کرد .
مخلص کلام اینکه شاید این واقعیت غیر قابل کتمان باشد که سگ زرد برادر شغال است ،اما درسیاست دو جناح دمکرات وجمهوری خواه ایالات متحده آمریکا تفاوت های عمیق وغیر قابل کتمانی وجود دارد .اما اگر براساس منافع کشور وپرهیز از هیجانات سیاسی اتخاذ موضع شود ،باید گفت حتی اگر در عالم سیاست شغال وسگ زرد موضوعیت یابد ،می توان با رفتاهای اصولی حتی گرگ درنده بیابان را هم رام ونگهبان گله کرد !بنابراین پی گرفتن گفتمان منافع محور وعقلانی از سوی مسئولین کشور می تواند به گونه ای شکل گیرد که ضمن حفظ اقتدار وعزت ملی ،با یک دیپلماسی هوشمندانه از حضور دمکراتها به نفع مردم ایران وکاهش چالش های درونی ،پیرامونی ومنطقه ای کشور بیشترین بهره گیری شود .
اگر چه باید به یک جریان سیاسی که سیطره بر ارکان قدرت در کشور را مدیون ناامیدی وسرخوردگی مردم از اصلاح از درون و کاهش مشارکت آنان در فرآیندهای سیاسی وانتخاباتی است -حق داد تا از نتیجه انتخابات آمریکا ناخرسند شوند !اما اگر واقعا براساس منطق مردمسالاری مردم ایران در مختصات ذهنی وتصمیم گیری این جریان دارای نقشی ولو کم مقدار باشد ،بهره گیری از حیات وحش در ادبیات سیاسی برای کاهش امید در بین مردم چندان مطلوب نیست .البته نباید این نکته را فراموش کرد که کاهش هفت هزار تومانی نرخ دلار آنهم تنها بخاطر خبر بالا رفتن تعداد آرای الکترال نامزد دمکراتها چیزی نیست که برادر سگ زرد با شغال کم اهمیت جلوه داده شود .