اخبار ویژه
| 4 سال قبل

آقای مدیر کل آموزش و پرورش استان ایلام، لطفاً قدری بیشتر تأمل کنید

یکی از فرهنگیان استان ایلام با مداقه در جابجایی های صورت گرفته در اداره کل آموزش وپرورش استان ایلام مبادرت به ارسال مطلبی به دفتر تابناک نموده و با انتقاد به شیوه جابجایی ها در این اداره کل ،توجه مدیرکل را به آن معطوف نموده اند.

به گزارش گفتمان زاگرس:یکی از فرهنگیان استان ایلام با مداقه در جابجایی های صورت گرفته در اداره کل آموزش وپرورش استان ایلام مبادرت به ارسال مطلبی به دفتر تابناک نموده و با انتقاد به شیوه جابجایی ها در این اداره کل ،توجه مدیرکل را به آن معطوف نموده اند.متن این مطلب به این شرح است ؛ یکی از وجوه ارزیابی تصمیمات مدیران کل برای شناخت کارایی و آگاهی از قصد و نیت آن ها، دقت در نحوه جابجایی  مدیران و رؤسا در سطوح پایین تر است.اساساً تغییر مدیران در مفهوم کلی به معنای تبدیل سیستم اداری و مجموعه از حالتی به قصد استقرار در حالتی بهتر برای ایجاد انگیزه در کارکنان و رسیدن به کارایی لازم زیرمجموعه است. چنانچه تغییرات بر حسب لیاقت و شایستگی باشد و جایگزین ها به گواه تجربه و سوابق، قابلیت لازم را داشته و موجب تحسین باشند نه تنها سبب حیرت نمی شود و مقاومتی صورت نمی گیرد بلکه یک نوع مکانیسم همکاری در افکار عمومی میان مجموعه ایجاد می شود که نشان از رغبت و استقبال آن ها به جابجایی است. البته اینجا نباید از مقایسه عملکرد رؤسای فعلی با سوابق رییس پیشنهادی و دلایل تغییر صرف نظر کرد. چه بسا وضعیت موجود به مراتب برگزیده تر از مدیران پیشنهادی باشد که خبرش را باد بصورت مقدمه آورده و یک نوع افکارسنجی به حساب می آید.هیچ فرد عاقل و منطقی، اصل تغییر و تحول در همه جا به ویژه مناسبات اداری در حوزه ریاست ها را نفی نمی کند. اصولاً تغییر برای کارایی بهتر و انگیزه بیشتر صورت می گیرد اما آیا الزام در جابجایی برای همگرایی با سایر مناطق که ظاهراً جانشین های قابل تحسین و بی سفارش بوده اند، صرفاً به معنای شکل نمایشی تغییر است و یا اینکه اهدافی علمی و کارشناسی در پی آن وجود دارد؟ بدون شک در پس زمینه ی هر تغییر و تحول اهدافی نهفته است. برای رسیدن به اهداف نیاز است بستر لازم برای تغییر فراهم باشد، شایستگی و سوابق و مهارت در نظر گرفته شود و از گزینه افکارسنجی غافل نشد تا بتوان به اهداف مطلوب رسید. براستی چه هدفی بالاتر از توجه به کیفیات آموزشی و پرورشی آن هم در دورانی است که شیوع بیماری کرونا معلمان را به استفاده از شگردهای علمی و دلسوزانه در فضای مجازی واداشته است؟ آیا بی محابا گری در تصمیمات و شائبه ی تن دادن به اهرم های خارج از مجموعه، ضعف در استقلال فکری و عملی محسوب نمی شود؟ آیا واکاوی برای تثبیت مدیر فعلی یا جایگزین کردن نیروی توانمند، نمی تواند به جای دلگرمی، موجبات دلسردی و تعجب معلمان را در فضای تدریس مجازی فراهم کند؟ضمن اینکه اکثریت مجموعه ممکن است شناختشان از مدیران پیشنهادی که سالهاست به عنوان همکار تعامل دارند بیشتر بوده و آگاهی و شعاع دیدیشان از لحاظ کمی پرجمعیت تر از دایره و تشکیلاتی باشد که به صرف سهم خواهی های انتخاباتی، هرباره پس لرزه های خود را از ادارات آموزش و پرورش آغاز می کنند. تغییراتی که با فرایند آزمایش و خطا صورت می گیرند ممکن است نتیجه ای معکوس در پی داشته و سبب شود عیار یک تیم مدیریتی! برای مجموعه به پرسش کشیده شده و یک ریسک کوتاه مدت باشد… از دیگر محرک ها و اشتیاق برای تغییر و جابجایی، اطمینان از برنامه ریزی مناسب برای یک بازه بلند مدت است. جای سوال است: در این فرصت اندک و شرایط محدود بهداشتی‌ و سختگیری هایی که در قبال آن است، مدیران پیشنهادی از کدام پتانسیل و مهارت ویژه برخوردارند که صرف نظر از برنامه نسبی و بلند مدت، قرار است در یک دوره خاص و محدود دانش افزایی فشرده را به مجموعه زیر دست خود منتقل کنند؟ آموزش و پرورش یک نهاد صد درصد علمی است و در آن «باری به هرجهت» معنا ندارد آیا بهتر نبود علاوه بر شائبه ی توجه به مطلوب دیگران، تثبیت یک نیروی خوب و یا تأمل و واکاوی و انتظار برای جایگزین های مناسب، میزان دلسوزی و کیاست و استقلال در تصمیمات را نشان داد؟ اگر در فلان منطقه ی استان به قصد کارایی بهتر و خروجی مفیدتر، افرادی صاحب رزومه ی شغلی یا علمی به کرسی ریاست آموزش و پرورش می نشینند انتظار است بدور از هرگونه تصور از سفارش حلقه های مشاوره ای و انتخاباتی، به فکر جایگزین مناسب برای سایر روسا و مدیران در مناطق باقی مانده بود و یا اینکه وضع فعلی را تا زمان حصول یافتن نیروی کارآزموده تثبیت کرد.   این شاید بی اعتنایی به یک مجموعه باشد که با قابلیت هایی همچون عملکرد مناسب مدیر و ثبات و آرامش در سیستم و رضایت نسبتاً زیاد، صرفاً و صرفاً به اندک پیگیری های معدود و مطالبات انتخاباتی توجه کنیم که معمولاً به شکل شخصی و مکتوب و شفاهی و به فکر ضرب شست های پس از انتخابات خود را نشان داده اند.   اینجا دیگر از مصلحت بدور است تنها از دریچه ذهن تعداد اندکی از مجموعه، میزان رغبت یا واکنش قلبی تمام مجموعه را به شکل تغییر ارزیابی کرد و نظر ساکتین را بی هیچ تحقیق به طور کل کنار گذاشت.  از مدیرکل محترم آموزش و پرورش استان جناب آقای زینی وند انتظار است در برخی جابجایی ها، بیشتر تأمل کنند. ما همه متعلق به یک استانیم و بی گمان آنچه برجای می ماند تجاربی است که بعدها به شکل خاطره برای همکاران جوانتر تعریف خواهیم کرد.