هرچند بدلیل افزایش حساسیت ها در افکار عمومی ،هم دادستانی ایلام وهم وزارت بهداشت به این موضوع ورود کرده و لازم است در کوتاهترین زمان ممکن زوایای مبهم این رویداد تلخ در اختیار افکار عمومی قرار گیرد ،اما تشریح روند شکل گیری این رویداد تلخ از زبان همراه یک کودک بیمار دیگری در بیمارستان امام خمینی شهر ایلام که همزمان با کودک دو ماهه آبدانانی تحت معالجه پزشک قرار گرفته اند ،پرده از زوایای مبهم این رویداد انداخته است که می تواند به پروسه بررسی و نتیجه گیری آن از سوی دستگاههای مسئول سرعت ببخشد .
به گزارش گفتمان زاگرس:خبر زنده شدن کودک دو ماهه آبدانانی به دلیل اهمیت موضوع در کمتر از نصف روزی به خبر اول رسانه ها وشبکه های ملی وحتی فراملی بدل شد . اهمیت این خبر از آنجایی نشات می گیرد که این روزها جان وسلامت انسانها تحت تاثیر اشتباهات ،قصور وسهل انگاری واحیانا تشخیص نادرست برخی پزشکان و تشکیک در تخصص و مهارت آنان گره خورده است.
خبر مهم و تاسف بار است ،براثر اشتباه در تشخیص پزشک متخصص شاغل در بیمارستان ،کودک دو ماهه ای با قطع علائم حیاتی تحت عنوان مرگ روانه سردخانه بیمارستان می شود، نقش حضرت ملک الموت را هم عهده دار شده وگواهی فوت وی را امضاء وبه پدرومادرش تحویل می دهند .
اما پس از ساعتها با هوشیاری کارگر غسالخانه ،علائم حیاتی در کودکِ آماده غسل وکفن تشخیص داده می شود و پس از احیاء برای ادامه درمان به بیمارستانی در اهواز اعزام شده ،ولی تلاش پزشکان برای نجات این کودک بی نتیجه می ماند ،فرجامش همان می شود که پزشک معالجش در ایلام برایش رقم زده بود .
نکته قابل تامل در این اتفاق نگران کننده وتاسف بار ،مواجهه مجموعه دانشگاه علوم پزشکی و پزشک معالج این کودک معصوم با این رویداد مهم است ،افرادی که به جای احساس مسئولیت و کاهش حساسیت های افکار عمومی جریحه دار شده از این اشتباه غیر قابل جبران ،با ارسال جوابیه ای سراسر ابهام آلود ،ضمن افزدون اشتباهی بر دیگر اشتباهات خود ،برزخمهای عمیق پدر ومادر این کودک نمک پاشیده وبر روح وروان افکار عمومی چنگی دوباره کشیدند !
شاید درنگاه اول این تصور در ذهن خواننده وشنونده این خبر شکل گیرد که با وجود مرگ روزانه حداقل ۵نفر در استان وبیش از ۳۰۰نفردر کشور براثر کرونا ، مرگ کودک دو ماهه نارسی که بر اثر نارسایی اکسیژن چند روزی در کما به سر برده وامیدی به زنده ماندن وی وجود نداشته است ،چرا باید برای رسانه ها و افکار عمومی به این درجه از اهمیت برسد که فضای مجازی ورسانه ای استان،کشور وحتی رسانه های فرامرزی را در نوردد؟!
در نگاه اول شاید بدلیل کم اهمیت شدن مرگ انسان ها و عادی شدن این روند تاسف بار ،مرگ یک کودک دو ماهه چندان بر روند امور تاثیر نگذارد ،اما از آنجاییکه سلامت وجان انسان ها بدلیل عدم تشخیص یک پزشک متخصص در معرض تهدید قرار گرفته ،باید هم این موضوع تا شفاف شدن اصل ماجرای آن بمنظور پیشگیری از تکرار چنین رویداد نگران کننده ای بعنوان یک مطالبه از سوی رسانه ها پیگیری شود !
هرچند بدلیل افزایش حساسیت ها در افکار عمومی ،هم دادستانی ایلام وهم وزارت بهداشت به این موضوع ورود کرده و لازم است در کوتاهترین زمان ممکن زوایای مبهم این رویداد تلخ در اختیار افکار عمومی قرار گیرد ،اما روایتی دیگر از روند شکل گیری این اتفاق دردناک از زبان پدر یک کودک بیمار بستری شده در بیمارستان امام خمینی شهر ایلام که همزمان با کودک دو ماهه آبدانانی تحت معالجه همان پزشک قرار گرفته اند ،پرده از زوایای مبهم این رویداد انداخته است که می تواند به پروسه بررسی و نتیجه گیری آن از سوی دستگاههای مسئول سرعت ببخشد .
این شاهد عینی مشاهدات خود در شب رویداد را اینگونه به رشته نحریر درآورده در اختیار این رسانه قرار داده است ؛لازم است جهت استحضار مردم خوب و فهیم استان ایلام به عرض برسانم حقیر در زمان احیاء نوزاد آبدانانی فرزندم در بیمارستان امام خمینی (ره) شهر ایلام بستری بود.در ساعت حدودا ۵ صبح پرستاران بخش اطفال با سراسیمه به اتاقی که فرزندم بستری بود وارد شدند و جسم بی جان یک نوزاد در دست یکی از پرستاران بود که معلوم شد همان کودک دو ماهه آبدانانی است .این نوزاد به علت نبود اکسیژن در اتاق بستری به اتاق بستری فرزند من آورده شد تا از اکسیژن و ماسک کودک من استفاده کنند .پرستاران زحمات زیادی جهت احیاء این نوزاد انجام دادند که جای تشکر دارد .ولی جهت تنویر افکار عمومی لازم است بیان نمایم که جناب آقای دکتر یاسین یعقوبیان در پیشگاه خداوند به خاطر عدم پاسخگویی به بیماران و همراهان آنها مدیون خواهند بود . چرا که فرزند حقیر پس از ۴۸ ساعت بستری تحت مداوای ایشان قرار داشت . علیرغم انجام تمام آزمایشات پزشکی ومعاینات از سوی این پزشک هیچ نتیجه ای جهت درمان وی حاصل نشد وحتی پزشک مذبور اعلام کرد که معلوم نیست که فرزندم به چه بیماری مبتلا هستند و اینجانب با رضایت خود مجبور به ترخیص فرزندم شدم .با مراجعه به پزشک بخش خصوصی متوجه التهاب در گوش وی توسط پزشک حاذق و مردمی جناب آقای جاسم محمدی شدم و پس از تجویز دارو توسط این پزشک متخصص هم اکنون حال عمومی فرزندم رضایت بخش است. مشخص است که پزشکی که توان تشخیص یک بیماری ساده در فرزند من را نداشته است باید هم هم با تشخیص مرگ کودک معصومی را روانه قبرستان کند!در پایان از جناب آقای دکتر جاسم محمدی به خاطر تخصص و تعهد ایشان نهایت سپاسگزاری را دارم و برای وی سلامتی و سعادت از خداوند متعال خواستارم. نکته قابل تامل اینکه پس از رسانه ای شدن خبر زنده شدن کودک دو ماهه آبدانانی ،بیانیه ای از سوی پزشک معالج وی منتشر شد که در آن به گونه ای به توجیه مساله پرداخته شد که در بندهای متعدد این بیانیه مواردی از طلبکاری این پزشک از رسانه ها ووالدین ایشان نیز به ذهن متبادر می شد. اما این پزشک هیچگاه به این موضوع مهم اشاره نداشتند که این کودک پس از دو ماه از زایمان برای درمان در اختیار این پزشک معالج قرارگرفته است وایشان می بایست به جای تشریح مشکلات ناشی از تولد زودرس ،پاسخگوی چرایی اعلام مرگ زود هنگام این کودک معصوم و صدور گواهی فوت ایشان می شد ! اما هرگز به این ابهام وسوال پاسخ مناسبی داده نشد ،به این معنا که پست ها و صندلی ها حتی با وجود مرگ یک انسان در اولویت افراد قرار دارند!کمترین مطالبه رسانه بعنوان نماینده افکار عمومی ،ورود بدون تسامح وتساهل مسئولین دانشگاه علوم پزشکی استان ایلام در معرفی مسبب و مقصر این رویداد تلخ است ،بدیهی است کوتاهی در تحقق این مطالبه به معنای همراهی مسئولین دانشگاه با مقصر تلقی شده وخود راسا باید پاسخگوی این اتفاق دردناک در دادگاه افکار عمومی باشند !
ثبت دیدگاه