به گزارش گفتمان علی اصغر اسدی ::دولت جدیدی روی کارآمده است ،با رویکردی جدید و مانیفستی متفاوت تر از قبل ،طبیعی است بر اساس یک عرف سیاسی که اینک به یک قانون نانوشته در سپهر سیاسی کشور تبدیل شده است ،مدیران پایینی و میانی دستگاههای اجرایی باید از نظر فکری به مدیران راس هرم قدرت نزدیک باشند ،مانیفست وبرنامه آن را قبول داشته باشند .
همسان سازی مدیریت پایین ،میانی و بالایی در ساختار قدرت امری بدیهی است که درکنار محاسنی که با خود داراست ،معایب بسیاری را نیز در درون خود نهفته دارد ،حداقل معایب آن به شکل عدم پذیرش برنامه های هشت سال گذشته و بازگشت به سر نقطه ظهور وبروز پیدا می کند ،موضوعی که به شکل دوباره کاری در سیستم های اجرایی نمایان می شود .
بگذریم ! با این قانون نانوشته نمی شود کاری کرد ،باید با آن سوخت وساخت !چرا که بخش قابل توجهی از فعالیت های سیاسی از سوی افراد وحضور آنان در ستادهای انتخاباتی ،صرفا به همین خاطر است که با تغییر قدرت ،به جایگاه ومنسبی دست یابند ،همانگونه که با تغییر دولت، اینک از راس تا ذیل قدرت در زیر تیغ جراحی تغییرات مدیریتی قرار گرفته است .
اینکه استاندار جدید بخواهد با تبعیت از همین مشی ومسلک سیاسی ،معاونین ،فرمانداران ،بخشداران و مدیران کل داخلی تابعه وزارت کشور را با خود همسو کندقابل قبول است ، اینکه بخواهند برخی مدیران کل دستگاههای حساسی که بطور مستقیم با اقتصاد و نان وسفره مردم سرکار دارند را در راستای بهینه سازی امور تغییر دهند امری اجتناب ناپذیراست ،چرا که دولت جدید معتقد است که بانیان وضع موجود را باید برکنار کرد .
اما هستند دستگاهها و اداراتی که بیس فرهنگ ،مدیریت و تمامی زیر ساخت های مدیریتی کشور را آنها می سازند ،سازه های متعدد مدیریتی در کشور از راس قدرت تا بخش های متعدد محصول همین دستگاهها هستند ،دستگاههایی که همواره در این سالها بدترین آسیب ها را از سوی سیاسیون وسیاست بازان خورده اند .
دستگاهی بنام آموزش وپرورش که در یک نگاه میتوان ضعف و قوت یک کشور را با قوی یا ضعیف بودن آن تشخیص داد ،چرا که بزرگان وصاحبان خرد واندیشه بدرستی به آن اشاره داشته اند که اگر دیدید جامعه ای به رشد وتعالی رسیده است و گزاره های متعدد متاثر در زندگی مردم در وضعیت مطلوبی قرار دارند ،بدانید که آن کشور از یک آموزش وپرورش پویا ،با نشاط و قدرتمند برخوردار است و بالعکس !
اما تا بوده چنین بوده که متاسفانه نگاه به آموزش وپرورش در کشور ما از جانب صاحبان قدرت ،نگاهی آلوده به سیاست زدگی بوده است ،جویندگان قدرت به جای بهره وری برای انسان سازی در راستای ساختن کشوری قدرتمند ،از این دستگاه بانفوذ و قدرتمند به عنوان ابزاری در راستای تامین منافع سیاسی ،حزبی وباندی بهره گیری کرده اند ،نتیجه این شده است که این دستگاه همچون بازی مار وپله ،برنامه هایش به خانه اول با می گردد! حال در استان قبیله گرایانه ای همچون ایلام ،نگاه طایفه سالاری برای انتصاب مدیران این دستگاه را به نگاه رایج در کشور باید اضافه کرد ،قوزی بالای قوز !
اگر نگاه به آموزش وپرورش نگاهی توسعه گرایانه در راستای تقویت بنیان های مدیریتی کشور می بود ،الان شاهد این حجم از مشکلات در کشور نمی بودیم؛”معلم خسته وبی انگیزه و دانش آموز بی انیگزه تر و خسته تر از معلم با حچمی از برنامه هایی که نه معلم به آن اعتقاد دارد و نه دانش آموز دل ودماغی برای آموختن آن” !
آری ! امروز قطار تغییرات مدیریتی بر اساس مانیفست دولت جدید ،ایستگاه به ایستگاه توقف می کند ،یکی را پیاده ودیگری را سوار کرده و سوت زنان مسیر خود را دنبال می کند ! یقنیا با دندان های برهم فشرده سیاسیون این دوره که برای تصاحب مصادر مدیریتی لحظه شماری می کنند و با مدیر هم کیشی که سکاندار مدیریت ارشد این دستگاه در سطح کلان شده است ،لاجرم این قطار به زودی جلز و ولز کنان در ایستگاه آموزش وپرورش ایلام نیز پهلو خواهد گرفت .
مع الاسف نگاه به تغییرات در این سیستم متاثر از همان نگاهی آسیب زایی که در سطور بالا بدان اشاره داشتیم ،همانگونه که دراین دوره از تغییرات هر فرد ،گروه ،طیف و ستاد و …..خود را محق اظهار نظر برای ایجاد تغییرات و یا مستحق قرار گرفتن در راس مدیریت دستگاهها می دانند ،افراد زیادی از سوی نمایندگان ،هیات مذهبی ،ستادهای انتخاباتی و گروههای سیاسی یا علم شده اند یا چشم به کرسی مدیریت ساختمان انتهای خیابان جمهوری شهر ایلام دوخته اند و صد البته با خواب هایی که برای آن دیده اند !!
اما و اما کاری به دیگر مدعیان نداریم ،ولی هم وزیر آموزش وپرورش ،هم استاندار و هم نمایندگان مجلس باید بدانند به این چند دلیل تغییرمدیرکل آموزش وپرورش به صلاح نیست ؛
اول اینکه فردی در راس این دستگاه قرار گرفته است که یک نیروی توانمند ،بی حاشیه و متخصصی است که در کمتر از یکسال تصاحب این جایگاه تمامی حاشیه های دوره های قبلی را جمع کرده است و در فراموش خانه پنهان کرده است و مدیریت آ پ بی حاشیه در حال اجرای ماموریت های روزمره خود است .
دوم اینکه مدیرکل فعلی آمورش وپرورش استان ،فردی معتقد به مبانی نظام و فرزند شهید شاخص استان است که مانیفست دولت فعلی را قبول دارد ،یکی از موانعی که در دولت قبل مانع از این شد تا این فرد در پایان عمر دولت سکاندار آپ استان شود ،همین نگاه سیاسی به ایشان بود ،متاثرین در انتخاب مدیرکل ،وی را فردی مغایر با نگاه سیاسی دولت قبل قلمداد می کردند و همین موضوع مانع از این شد تا پس از تغییر مجلس دهم وبا همراهی نمایندگان انقلابی مراتب پذیرش وی در این منصب فراهم آید .
سوم ؛ کمتر از یکسال از عمر مدیریت ،مدیرکل فعلی آموزش وپرورش می گذرد ،آ پ دستگاهی با کارکردهای متفاوت از دیگر دستگاههاست ،پس از دوسال پایین بودن کرکره آموزش حضوری مدارس ،کمتر از دوماه از آغاز آموزش حضوری در مدارس می گذرد ،تغییرات در آموزش وپرورش تقریبا از دوره تحصیلی تاثیر می پذیرد ،حداقل کاری که می توان انجام داد این است که اولا تغییرات مدیریتی در این دستگاه بدلایل پیش گفته شده ضرورت ندارد و دوما اینکه در صورت اصرار بر تغییر ،این موضوع به پایان سال تحصیلی موکول شود.
بنابراین کمترین انتظار از تاثیرگذاران و تصمیم سازان حوزه تغییرات مدیریتی درون استانی و در سطح کلان این است که برای تغییرات در این دستگاه هیچ عجله ای به خرج ندهند ،دوستان نماینده هم یادشان نرود که دو سال بیشتر تا پایان دوره اشان باقی نمانده است ،اینقدر هم ذوق زده تغییرات نشوید که پایان خوشی را برایشان رقم نخواهد زد ،سیاسیون و دیگر متاثرین نیز باید بدانند چنانچه در عقیده خود صداقت دارند ،باید بدانند که آموزش وپرورش جای تسویه حساب های سیاسی نیست چراکه این نوع نگاه به سیستم آموزشی استان بر تمامی کاکردها تاثیر منفی بر جای خواهد گذاشت ،باور کنید که کانون گرم خانواده ها را نیز هدف قرار خواهد داد ،پس لطفا دست نگه دارید!
| بیشتر بخوانید: |
| تقابل شایسته سالاری و مدیریت لابیگرانه برای در اختیار گرفتن رل مدیریت کل آموزش و پرورش استان ایلام دیدنی است |
| آقای مدیر کل آموزش و پرورش استان ایلام، لطفاً قدری بیشتر تأمل کنید |
در کدام دبستان مدرسه و دبیرستان کارگاه آموزشی برای کسب علم و دانش در آموزش و پرورش برای دانش آموزان استان و شهرستانها در سراسر کشور وجود دارد که دانش آموزان از آن بهرمند گردند ،طرح کاد را که هم کنار زدند حدااقل در خارج از مدرسه دانش آموزان چیزی یاد بگیرند .دروس را آنقدر به سمت واژه های غربی سوق داده اند که ذهن دانش اموز از یادگیری هنر ، دانش و علم الفرار…..