رفتارشناسی نمایندگان ایلام با به نگاهی به عزل و نصب های مدیریتی !

گفتمان علی اصغر اسدی:: یکی از موضوعاتی که این روزها در حوزه مدیریت نگرانی نخبگان استان را برانگیخته است ،به حاشیه رفت شایستگان و جلوس افراد ناکارآمد بر مصادر مدیریتی از مسیر فشار و لابی جریان قدرت و دخالت بی جای نمایندگان بر فرآیند عزل و نصب ها در استان است .

موضوعی که واکنش نخبگان و فعالین حوزه های سیاسی و اجتماعی استان را در پی داشته تا جایی که اخیرا یکی از اعضای شورای نگهبان نیز ورود نمایندگان به عزل ونصب مدیران را مصداق دخالت آنان در امور اجرایی و زمینه ساز بروز فساد و سهم خواهی قلمداد کرده است .

چرا که به عقیده شورای نگهبان بعنوان اصلی ترین مرجع رسیدگی به صلاحیت نمایندگان مجلس ،ورود آنان به عزل ونصب مدیران اجرایی را بعنوان آسیبی جدی و خلاف توصیه های صریح مقام معظم رهبری محسوب و هرگونه سهم خواهی نمایندگان مجلس و فشار بر مدیران استانی را  مغایر با اصل پنجاه و هفتم قانون اساسی و همچنین مغایر استقلال قوا از یکدیگر بعنوان دو مولفه مهم تعیین صلاحیت نامزدهای نمایندگی دانسته است.

در بررسی انتصاب مدیران دستگاههای اجرایی استان در دولت جدید نیز به وضوح رد پای نمایندگان در این انتصابات مشهود است، موضوعی که بی نیاز  از موشکافی دقیق ،استنباط آن از طریق نزدیکی مدیران منصوب شده به سه نماینده استان و تعلق به زادگاه آنان کار چندان سختی نیست.

اگرچه در دیدار روز گذشته مجمع نمایندگان استان ایلام با رییس جمهور ،سارا فلاحی نماینده مردم ایلام با انتقاد از رویه جاری دخالت نمایندگان مجلس در عزل و نصب مدیران، لزوم استقلال وزرای دولت را گوشزد نمود، اما واکاوی انتصابات صورت گرفته در ماههای پایانی دولت پیشین و دولت جدید و مشخص بودن آثار سهم خواهی و نقش سه نماینده استان در انتصابات، راه را بر هرگونه انکار و یا فرار به جلو برای رهایی از آثار سوء این دخالت ها خواهد بست.

البته این نکته را نباید از ذهن دور انگاشت که در رفتار شناسی نمایندگان استان ،شکل گیری اتحاد پنهان جنسیتی در راستای تاثیرگذاری بیشتر بر تصمیمات مدیریتی سیستم اجرایی مشهود است ،موضوعی که خروجی آن به واگذاری مصادر مدیریتی بیشتری به نزدیکان و اعضای ستادهای انتخاباتی دو نماینده مرد استان منجر شده است .

هرچند سارا فلاحی نماینده سیاست خوانده استان در طول ماههای اخیر تلاش نموده تا از طریق اتخاذ مواضع متفاوت و ورود به مسایل کلان، بعنوان نماینده ای آگاه ،مسلط و در تراز ملی ظاهر شود و از جنبه هایی نیز توفیقاتی کسب کرده است ،اما به همان اندازه نیز دو همکار وی توانستند با استفاده از خلاء به وجود آمده ناشی از ورود فلاحی به مسایل کلان ، از ظرفیت اتحاد جنسیتی خود در راستای مهره چینی در راستای اهداف انتخاباتی خود بهره گیری نمایند.

از اینرو می توان اینچنین گفت به رغم عدم تمایل سارا فلاحی به موضوع انتصابات به عنوان موضوعی متباین با وظایف و اختیارات نمایندگی ، اما هر سه نماینده استان البته نه به یک اندازه ،با عدول از وظایف نمایندگی  و از طریق پا کردن در کفش سیستم اجرایی ،مولود چالش هایی در عرصه مدیریت استان شده اند ،چالش هایی که البته بزودی دود آن ابتدا به چشم موکلین و سپس خود آنان خواهد رفت .

این نکته را نباید از یاد برد که دخالت نمایندگان در عزل و نصب ها موضوعی منحصر به نمایندگان مجلس یازدهم نبوده واین موضوع بعنوان قانونی نانوشته  با شدت و ضعف همواره در دستور کار نمایندگان ادوار قرار داشته است ،فرآیند غلطی که در سالهای اخیر منجر به تولد نگاه جدیدی به وظایف نمایندگی از سوی انتخاب کنندگان و نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی در استان ایلام شده است .موضوع برخلاف قانونی که در این دوره بدلیل تاثیر پذیری از وضعیت سیاسی کشور تشدید شده ورفته رفته می رود تا رنگ قانونی نیز به خود بگیرد .

کوتاه سخن اینکه  بررسی لایه های مکتوم تلاش دو نماینده متحد برای اثرگذاری بر انتصابات درون استان از این سناریوی تلخ نیز رونمایی میکند که تمرکز آنان بر عزل مدیران نزدیک یا منتسب به دیگر همکار خود ،ریشه در هدفی پنهانی برای خنثی سازی تلاش های فلاحی درسطح ملی و قرار دادن افکار عمومی حوزه انتخابیه ،خصوصا هم تباران این نماینده در مقابل ایشان نشات می گیرد ،مساله ای که خروجی آن ضرب المثل یک تیر و دو نشان را به ذهن متبادر می کند ! سناریویی که شاید تاکنون از تیررس ذهن پویای نماینده سیاست خوانده استان پنهان مانده باشد.