گفتمان، علی اصغر اسدی :: سالهاست که آسمان ،زمین ،ریه ،طبیعت و هردوی که دران است به پدیده ای نوظهور اما به غایت مخرب خو کرده است .
آنقدر درباره منشأ این پدیده مزین به اسامی گوناگون نوشته و خوانده ایم که بعید میدانم یک هم استانی وجود داشته باشد که نداند این گرد و خاکی که بر سر ما می ریزد ،منشآ آن کجاست و برای کنترل آن چه باید کرد !
پس از نوشتن درباره ریشه ها و‌عوامل دخیل در تشدید مرتب آن صرف نظر می کنیم و اینجا بنا داریم بر اساس بازخورد انتشار خبر تصمیمات ستاد بحران چند پاراگراف توصیه ای بنویسیم .
اول می خواهم یک تذکر به نماینده های استان داده باشم که برخی از آنها برای انتصاب یک معاون یا مدیر تمام اعتبار خود را بر باد میدهند ،یادشان رفته که همه اعتبارشان را مدیون این مردمی هستند که زیر سونامی خاک مدفون شده اند .
می خواهم تذکر بدهم قدری از این اعتبار و شأنی که مردم ما به شما داده اند را صرف سلامت و جان آنها هم بکنید ،چرا که این مردم نبودند امضای شما فقط یک خط کج بود !
اما در خصوص تصمیماتی که در خصوص روزهای بحرانی گرد و غبار اتخاذ می شود ؛
نیک میدانم ستاد بحران متشکل از چند دستگاه مرتبط است که ریاست آن با استاندار و صرفا دبیری آن به مدیرکل ستاد بحران واگذار شده است .
مدیر کل ستاد بحران نقش هماهنگ کننده بین دستگاهها را داشته و پس از کسب نظر اعضای ستاد،برآیند آن را در اختیار رسانه ها قرار می دهد .
قبل از اینکه تذکر و توصیه ای داشته باشم ،خواستم که در جریان باشپد ،اگر احیانا تصمیمات به گونه ای اتخاذ می شود که در برخی موارد منطق درستی دیده نمی شود ،حاصل تصمیم خرد جمعی اعضای ستاد است نه شخص مدیر کل بحران !
خوب مشخص است بحران گرد و غبار سلامت همه مردم از کودک گرفته تا نوجوان و میانسال و بزرگسال را تهدید می کند ،اگر قرار بر تصمیم گیری برای جلوگیری از آسیب زدن به سلامت مردم است ،پس این تصمیم گیری باید مردم شمول باشد نه بخشی نگر !
چون به همان اندازه که سلامت دانش آموز ،دانشجو ،معلم و استاد در خطر است ،یک کارمند و یک کارگر و ارباب رجوی آنها هم دارای ریه هستند و جنس ریه آنها یکی است .
پس تصمیم تاخیر دو ساخته ادارات در حین خیزش گرد و خاکی که همه را به یک اندازه درگیر می کند از اصول منطقی تبعیت نمی کند.
حالا در حین یخبندان یا برف که پیش بینی شود پس از دو ساعت خیابان برف روبی شده یا یخها ذوب خواهدشد می توان ادعا کرد که در پشت تصمیم تاخیر منطقی نهفته باشد .
اما دو ساعت تاخیر در حین گرد و غبار یعنی چی ؟!یعنی بعد از دو ساعت تغییری در ریه های کارمندان رخ می دهد ؟!یعنی ریزگردها مثل یخ ذوب می شوند ؟! بعد از دو ساعت که هنوز ریزگردها بر فراز سر ما پرواز می کنند ،واقعا چه اتفاقی میافتد؟
امیدوارم اعضای ستاد بحران با خود بیاندیشند و منطق دو ساعت تاخیر کارمندان را پیدا کنند و البته در حین تصمیم گیری به تصمیمات استانهای همجوار هم استنادی داشته باشند.
امروز تصمیم گیری ستاد بحران استان های خوزستان ،کرمانشاه،لرستان ،تهران و دیگر مناطق درگیر ولو با غلظت پایین تر از ایلام ،تعطیلی مدارس و ادارات بود ،اما استان تافته جدا بافته ایلام که مرکز اصلی درگیری این پدیده آسیب زا محسوب می شود ،انگار جنس ریه کارمندانش از چرم است!
انتظار می رود اعضای ستاد بحران به این سطح از درک برسند که گرد و غبار فعلا بخشی از زندگی ماست و از قدرت لازم برای نابودی سلامت مردم برخوردار است ،لیکن در تصمیم گیری ها اول سلامت انسان ها را لحاظ نمایند بعد رتق و فتق امور اداری را!!!!
البته در پایان این را هم باید اضافه کنم ؛ نمیدانم چه دلیلی در پشت این قضیه نهفته است که در مواجهه با چنین رویدادهایی اولا مسئولین ایلام به گونه ای تصمیم می گیرند که فقط رضایت بالا دستی را به دنبال داشته باشد
دوم اینکه در مواجهه با تصمیمات شورایی و خرد جمعی از خودشان اراده ابراز نظر ندارند و گوش و چشماشان به دهان مدیر ارشد دوخته است.
| بیشتر بخوانید: |
| برنامه عمل ۱۰ ساله برای کاهش ریزگردها تدوین شد |
| کاهش ۷۰ درصدی انتشار ریزگردها در ایلام |
ثبت دیدگاه