به گزارش گفتمان: هر چند رییس جمهوری جدید ایران نخستین نطق در این جایگاه در سخنگاه مجمع عمومی سازمان ملل را با اشاره و نام بردن از سَلَف فقید خود آغاز کرد (چرا که اگر سانحه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ورزقان رخ نداده بود نوبت به او نمیسید)، اما تفاوت نگاه و ادبیات این دو در کلمات کلیدی مشهود بود.
مسعود پزشکیان از «عصر جدید» و یک جا هم از «دوران جدید» گفت حال آن که در نگاه اصولگرایی ایرانی – خاصه بخش رادیکال آن – باید شاهد «هندسۀ جدید» جهانی باشیم که بعد از حملۀ روسیه به اوکراین آغاز شده و دنیا را تغییر داده است. مراد پزشکیان از عصر جدید اما دوران تازه در ایران است که او زمام را در دست گرفته و از تعامل سازنده با جهان و توسعه اقتصادی گفت. (البته تعبیر “نظام در حال ظهور جهانی” را به کار برد که الزاما با “هندسه” با محوریت روسیه و چین متفاوت است).
ممکن است گفته شود اینها تعارفات است و سیاست کلی تغییر نمیکند ولی در نظر داشته باشیم در دوران سه ساله نگاه به شرق بود و به جای «توسعه» از «پیشرفت» گفته میشد چرا که در نگاه آنان توسعه مفهومی غربی است.
رییس جمهوری ایران در حالی ۴ مرتبه از «برجام» سخن گفت که در دولت سه ساله فرض بر نابودی آن بود و از عبارت «خنثیسازی تحریمها» استفاده می کردند و جوری گاهی می گفتند برجام که انگار گناه کبیره بوده و دارند اکل میّت میکنند!
مسعود پزشکیان اما سه چهرۀ اصلی تیم برجام را با خود برده است: جواد ظریف، عباس عراقچی و مجید تختروانچی. در حالی که اولی دیگر وزیر خارجۀ ایران نیست و مسؤولیت کنونی او قاعدتاً ربطی به سیاست خارجی ندارد اما شناختهشدهترین چهرۀ مذاکراتی و برجام است.
همچنین ۹ مرتبه از تحریمها و مصایب آنها گفت و از ضرورت تعامل سازنده با جهان و تصریح کرد: شعار او که مورد استقبال مردم قرار گرفته اصلاحات و وفاق ملی بوده است.
یادمان باشد حتی رییس جمهوری اصلاح طلب ایران که مسعود پزشکیان از علاقهمندان اوست یا رییس جمهوری اعتدالگرا – حسن روحانی- که پزشکیان برخی از مدیران او را به کاربازگردانده از تریبون سازمان ملل از اصلاحات نگفته بودند.
محکوم کردن آدمکُشی اسراییل در غزه و حالا لبنان طبعاً مورد انتظار بود اما پزشکیان تحتالشعاع این جنایتها رنگ ایدیولوژیک و انتقامی به نطق خود نداد و شاید راز نام نبردن از اسماعیل هنیۀ فقید همین بود که وجه انتقامی بر ندای صلحخواهی نچربد یا امتیازی برای اسراییل تلقی نشود که در خاک ما دشمن خود را کشته است.
جدای عصر جدید و برجام، کلیدیترین کلمه «اوکراین» بود به سه دلیل:
نخست اینکه در نگاه دولت سه ساله و شخص مرحوم رییسی در ماجرای اوکراین ناتو را باید مقصر شناخت نه روسیه را. چون اگر ناتو تحریک نکرده بود روسیه وادار به واکنش نمیشد. در نطق پزشکیان اما چنین تعبیری ندیدیم و مانند هر جنگ دیگر آرزو کرد تمام شود و به صلح بینجامد هر چند شاید شخصا مایل بود در چهل و چهارمین سالگرد تجاوز عراق به ایران با صراحت تجاوز روسیه به اوکراین را تقبیح کند اما توجیهی برای مسکو نیاورد.
دوم این که میدانیم ادعای ارسال موشک از جانب ایران به روسیه برای استفاده در جنگ علیه اوکراین را اروپا برنتافته و دولت جدید را در آغاز کار با تشدید تحریم صنعت هوایی به این بهانه درگیر کرده است. رییس جمهور پزشکیان که در کنفرانس خبری در تهران هم این ادعا را رد کرده بود با اشارات دوباره میخواست بگوید در جنگ روسیه علیه اوکراین در کنار متجاوز نیستیم ولو دولت دشمن ما نباشد.
سوم این که دولت روسیه مایل نیست ماجرای اوکراین بر سر زبانها بیفتد و در کنار دیگر بحرانهای جهانی در صدر بماند. حتی برخی معتقدند با توجه به ریشۀ روسی یک میلیون از شهروندان یهود در قضیه غزه هم چه بسا پای مسکو در میان باشد تا توجه ها به این منطقه معطوف شود.
در نطق رییس جمهوری جدید ایران به وضوح میشد تمایل به بهبود روابط با غرب را دید که نشانی از هندسه جدید و نگاه به شرق در آن نیست.
نکتۀ بارز دیگر نام بردن از دونالد ترامپ و سرزنش رییس جمهوری سابق به خاطر خروج از برجام بود که حالا در مقام نامزد انتخابات پیش رو اسب خود را برای بازگشت زین کرده است.اهمیت این اشاره تنها به خاطر آن نبود که تعهدات ایران و نقض از آن سو را یادآور شود بلکه به دوسبب دیگر است:
نخست این که نگفت خروج آمریکا. بلکه گفت خروج ترامپ و این یعنی آمریکای جو بایدن در این مدت باقی مانده و آمریکای کامالا هریس در صورت پیروزی و استقرار در کاخ سفید فرصت احیای برجام و ابراز تفاوت با او را دارند.
دوم این که معمولا در ایران سیاست رسمی در قبال نامزدهای ریاست جمهوری یکساننگری است و این که بگویند از نگاه ماتفاوتی ندارند. حال آن که به جز اسراییل در باقی زمینه ها تفاوت های کم و زیادی دارند و خود توافق برجام در دوران یک رییس جمهوری دموکرات و خروج از آن در دولت دیگری گواه این مدعاست.
این بار اما یکی از دو کاندیدا دونالد ترامپ است که هر چند به خاطر خروج یک طرفه از برجام از جانب اصول گرایی تندرو و ضد برجام سرزنش نمی شود بلکه آمر قتل سردار ایرانی در بغداد است که مسعود پزشکیان از یاد او غافل نشد و فرمان تروریستی از جانب مدعیان مبارزه با تروریسم را یادآور شد و با هوشمندی گفت ترامپ و نگفت آمریکا و همین شاید سبب شد نمایندۀ ایالات متحده جلسه را ترک نکند.
دیروز صادق زیبا کلام استاد علوم سیاسی -که خوشبختانه دیگر در زندان نیست- به رییس جمهوری یادآور شده بود سخنرانی برای صندلیهای خالی افتخاری نیست و صندلی ها خالی نشد و حتی گویا حتی نمایندۀ اسراییل هم نشسته بود!
اگر اسراییل وحشیانه به لبنان یورش نبرده بود و منطقه در آستانۀ جنگی تازه قرار نداشت قطعا صدای صلح و مذاکره در نطق رییس جمهوری اصلاح طلب ایران بلندتر بود و چهرۀ مسعود پزشکیان را مانند همیشه شاد و بشاش میدیدیم. اما در این دو سه روز اسراییل صدها نفر را در لبنان کشته و هر جا نشانی از یک فرمانده حزب الله یافته کل آن منطقه مسکونی را بر سرشان آوار کرده لابد با منطق قاضی شارح در «سربداران» که «ما ۱۵ تن را به نام شیخ حسن جوری بردار کردیم. یا شیخ در میان آنان بود که دیگر نیست یا نبود که دیگر شیخ نیست چرا که جان ۱۵ نفر به خاطر او ستانده شده».
از سوی دیگر ده ها کارگر معدن در طبس جان خود را در عمق ۲۵۰ متری زمین از دست دادند و کام ایرانیان و نمایندۀ شایسته و موجب افتخار آنان – که هیچ نسبتی با تعبیر شرمآور برنامۀ تلویزیونی ندارد- تلخ بود و هست.
اشارات آغازین رییس جمهوری ایران به کلام علیبنابی طالب ع در نهجالبلاغه هم نشان میداد در نوشتن نطق نقش داشته و به دیگران نسپرده چون با نگاه صرفا سیاسی و دیپلماتیک شاید برای شنوندگان غیر مسلمان و حتی غیر شیعه مفهوم نبود.
تا همین جا مسعود پزشکیان حضور موفقی در نیویورک داشته و راز حاشیهسازی تلویزیونهای برانداز خارجی و رادیکالهای داخلی غمگسار از دست دادن مناصب اجرایی و پایان عصر خالص سازان و پرداختن به این که مثلا دختر و داماد را با خود برده یا نه در همین است.
اگر بازگردد و وزیر خارجه در نیویورک بماند یک علامت مثبت برای از سرگیری مذاکرات احیای برجام در اندک زمان باقی مانده به انتخابات آمریکا تلقی خواهد شد و اگر هم برگردند از طریق اروپا ادامه میدهند که احتمالا در دیدار ریس جمهور پزشکیان با رییس جمهوری فرانسه مطرح شده است.
اگر اسراییل افسار نگسیخته و بمب و آتش بر سر لبنان نریخته بود لحن رییس جمهوری جدید ایران قطعا آشتیجویانهتر بود: کِی شعر تَر انگیزد خاطر که حزین باشد؟
او هیچ شباهتی به محمود احمدینژاد نداشت که به جای پیگیری منافع ملی به دنبال دیده شدن و طرح تشکیک در اصالت هولوکاست و ۱۱ سپتامبر بود یا به مرحوم ابراهیم رییسی که میکوشید در داخل ستایش شود و نگاهی صرفا تریبونی داشت و به دنبال احیای برجام نبود هر چند جنس نقد او با جماعت پایداری متفاوت بود و متأثر از ادبیات عصر خالصسازی از خنثیسازی میگفت و اصرار داشت که اقتصاد را به رفع تحریم ها گره نزدهایم این در حالی که گره خورده و انتظار گشودن گره بود.
اگر بنا بر شباهت باشد یادآور سید محمد خاتمی بود هر چند وجه فرهنگی و کاریزمای او آشکارا میچربید و پزشکیان نیز چنین داعیهای ندارد و جهان قبل از ۱۱ سپتامبر با دنیای بعد از آن تفاوت داشت و دنیای بعد از حمله روسیه به اوکراین با بعد از آن و جهان بعد از ماجرای طوفانالاقصی هم با پس از آن و زمانه، در ایران و جهان دیگر شده و در خود ایران هم بعد اتفاقات ۱۴۰۱ با قبل از آن متفاوت است.
صدا و سیما البته اصرار دارد همه را مثل هم توصیف کند و منکر تغییر شود و هدف از سفر رییس جمهوری ایران را در دو مقوله دفاع از مواضع از تریبون بینالمللی و در گفت و گو با رسانهها محدود بداند. از این رو خدا کند هیأت مذاکره کننده در نیویورک بمانند تا این داعیه باطل شود و این جماعت آویزان به عقربههای ساعت برای متوقف نگاه داشتن زمان بدانند واقعا عصر جدیدی آغاز شده است.
بیسبب نیست که در رسانههاشان اصرار دارند بخشهایی از سخنان او را برجسته کنند که شبیه ادبیات گذشته است در حالی که در قسمتهایی آشکارا تفاوت دارد.
ثبت دیدگاه