گفتمان: علی اصغر اسدی: از زمانی که جمهوری اسلامی در سپهر مدیریتی کشور شکل گرفت، دولتهای مختلفی آمده و رفتهاند.
با آغاز این ساختار متفاوت در سپهر سیاسی جهان، ایران همواره با چالشهای گوناگون داخلی و خارجی روبرو بوده است. آغاز فعالیت اجرایی و سیاسی آن با ترور مقامات تراز اول و جنگ تحمیلی هشتساله همراه بود و در ادامه نیز تحریمهای شدید اقتصادی بر آن اعمال شد که هماکنون نیز با شدت وصفناپذیری ادامه دارد.
این چالشهای بزرگ، تأثیر منفی قابلتوجهی بر توسعه همهجانبه کشور گذاشتند، اما در عین حال، جمهوری اسلامی توانست در حوزههای گوناگون، دگرگونیهای عمیقی را در مسیر توسعه کشور ایجاد کند.
بدون تعارف باید گفت که جمهوری اسلامی از آغاز شکلگیری تاکنون – که نزدیک به پنج دهه از عمر آن میگذرد – تمامی چالشهایی که میتوانست اساس یک کشور را با تهدید جدی مواجه کند، به خود دیده است: ترور، جنگ داخلی، جنگ هشتساله، تحریم همهجانبه، اپیدمیهایی مانند کرونا، ناآرامیهای داخلی، آتشسوزیهای متعدد، انفجارها، تصادفات، خشکسالیهای پیاپی، کمبارانی، گرمای بیسابقه و در نهایت جنگ دوازدهروزه! هر یک از این عوامل بهتنهایی برای متوقف کردن روند توسعه و تأثیر منفی بر زندگی مردم یک کشور و حتی فروپاشی ساختارهای آن کافی است، اما با این حال ایران همچنان پابرجاست.
متأسفانه برخی که همه چیز را در بازیهای سیاسی و رقابتهای جناحی معنا میکنند، فراموش کردهاند که این حجم از چالش نه برای متوقف کردن یک دولت یا جریان سیاسی، بلکه برای بر زمین زدن ساختار حکمرانیِ موسوم به جمهوری اسلامی صفآرایی شده است.
با این وجود، در این پنج دهه از عمر حکمرانی جمهوری اسلامی، جریانات سیاسی مختلفی عنان مدیریت کشور را در دست گرفتهاند که هر یک به دلیل نوع مدیریت و سیاستگذاری منحصر به خود، در کاهش یا افزایش فشارها نقش داشتهاند. برخی با در پیش گرفتن سیاست تنشزدایی و دراز کردن دست دوستی به سوی دیگر تمدنها، تأثیر تحریمها و نزاعهای بینالمللی بر روند توسعه را تا حدی خنثی کردهاند؛ اما برخی دیگر، متوهمانه و با سیاست غلط تخاصم و نزاع با دنیا، مسیر را برای تشدید فشارها بر کشور هموار کردهاند که هماکنون آثار آن در تمامی شئون زندگی مردم هویداست.
امروز دولت چهاردهم در نقطهای از تاریخ حکمرانی کشور قرار گرفته که آثار کجاندیشیها در سیستم حکمرانی و سیاستگذاری داخلی و خارجی یکجا خود را نشان داده است. تغییرات اقلیمی و عدم دوراندیشی، سیاست خارجی تهاجمی و عدم تمهیداندیشی، عدم ارائه طرحهای اقتصادی مدون و علمی، و عدم واکسینهسازی اقتصاد در مقابل تحریمهای کشنده، امروز به شکل فروپاشی اقتصادی، گرانی، کاهش ارزش پول ملی و ناترازی در حوزه انرژی ظهور کرده است. به نوعی میتوان گفت که آثار یک بیماری مزمن مدیریتی، در دوره مدیریت دولت چهاردهم در پیکر این کشور سرباز کرده است.
متأسفانه برخی فعالان سیاسی رقیب – که از قضا باید بیش از دیگران مسائل داخلی و خارجی کشور را تحلیل کرده و با درک اهداف بیرونی برای بر زمین زدن نظام جمهوری اسلامی، مردم را نسبت به شرایط فعلی و چالشهای پیش رو آگاه کنند – خود محوریت ناراضیسازی مردم را عهدهدار شدهاند.
بدون روتوش باید گفت که امروز دولت چهاردهم نقش یک گلگیر را بازی میکند و تمامی گلهای ناشی از سوء مدیریت چند دهه اخیر در تمامی حوزهها را به خود میگیرد.
در کنار تمام چالشهای مدیریتی که امروز آثار آن نمایان شده، دشمن بیرونی نیز با تمام ابزار نظامی و رسانهای برای ضربه نهایی به میدان آمده است. مدعیان انقلابگیری که در توهمات بازی مضحک سیاسی غوطهور هستند، نوک پیکان مشکلات کشور را متوجه دولت فعلی کردهاند.
گویا گلگیری به نام دولت پزشکیان باید پاسخگوی خشکیدگی سدها، گرمای بیسابقه هوا، تحریمهایی که مانع از استخراج و استحصال گاز و نفت شدهاند، شکست پایهای اقتصادی که سالهاست ارزش پول ملی را در سراشیبی سقوط قرار داده، مشکلات ناشی از چهار دهه مدیریت ناکارآمد که زمینهساز خانهنشینی جوانان و پیری جمعیت شده، و تحریمهای ناشی از نزاع و تخاصم چهار دهه با قدرتهای جهانی باشد!
همزمان، این دولت باید در فصل به ثمر نشستن اجرای طرح تغییر خاورمیانه و تولد «اسرائیل بزرگ» – طرحی که در رأس آن نابودی جمهوری اسلامی گنجانده شده است – پاسخگوی چهار دهه طرحریزی قدرتهای بزرگ برای اضمحلال مقاومت در خاورمیانه نیز باشد!
اما متوهمان سیاسی که منافع خود را در تخریب و جنگ جناحی جستجو میکنند، فراموش کردهاند در کجای تاریخ ایستادهاند. از یاد بردهاند که هر کلمه و جملهای که برای تضعیف دولت در صفحات مجازی به کار میبرند، دشمن را یک گام به تحقق اهدافش نزدیکتر میکند.
ثبت دیدگاه