گفتمان، علی اصغر اسدی:موضوع رعایت حجاب و عفاف، بهعنوان یک مسئلهٔ فرهنگی که در سالهای اخیر با تبدیل شدن به موضوعی قانونی، آسیبهای جبرانناپذیری بر آن وارد آمده، همواره بهعنوان اصلی مهم از سوی مسئولان مورد تأکید بوده و در اولویتهای نظام حکمرانی جای داشته است.
اکنون، مشاهدهٔ صحنههایی از وضعیت پوشش مهمانان در این عروسی، آن هم بهصورت مختلط و با حضور چهرهای که سالها خود از عوامل امنیتیسازی مقولهٔ حجاب بوده، این پرسش را در اذهان عمومی برمیانگیزد که گویا رعایت حجاب تنها برای مردم است و مسئولان و سیاستگذاران، خود از آن مستثنی هستند. همین تصور بهتنهایی میتواند به بیاعتمادی مردم و — مهمتر از آن — بیاعتنایی آنان به قوانین مشابه بینجامد.
یکی دیگر از تبعات این عروسی مختلط، مربوط به قوانین سختگیرانهای است که بر تالارهای عروسی اعمال میشود. تالارهایی که تحت نظارت شدید نهادهای ناظر، مجبور به احداث دیوارهای حائل و جداکنندهٔ زن و مرد شدهاند، نهتنها هزینههای مضاعفی متحمل شدهاند، بلکه موجبات نارضایتی مردم را نیز فراهم آوردهاند.
در چنین شرایطی، این تصور در اذهان مردم و صنف تالارداران شکل میگیرد که قوانین سختگیرانهٔ جداسازی، تنها برای مردم عادی اعتبار دارد و مقامات مسئول در برابر «گناه» اختلاط، واکسینه هستند. چنین نگاهی بهتنهایی میتواند این قبیل مقررات سختگیرانه را بیاثر سازد.
اگرچه باورمان این است که در شرایط فرهنگی حاضر، برپایی عروسی مختلط برای فرزند این مقام ارشد، چندان متفاوت با آنچه در جامعه جریان دارد نیست و در واقع، تصویری از واقعیت فرهنگی اکثریت جامعهٔ ایران امروز را بازمیتاباند، اما نکتهٔ مهم و قابل تأمل این است که یک مسئول ارشد کشوری باید بیش از سایر افراد جامعه، خود را ملزم به رعایت الزامات و مقررات مصوب بداند تا مبادا با حرکتی سادهانگارانه، تمامی قواعد سختگیرانهٔ این حوزه را از اعتبار ساقط کند.
بیشتر بخوانید: |
شرحی بر پاسخ شمخانی به منتقدان ؛ زنده بودن به چه قیمت؟ |
چرا افکار عمومی نسبت به یک عروسی واکنش منفی نشان داد؟ |
ثبت دیدگاه