به گزارش گفتمان زاگرس، کرمانشاه امروز در نقطهای ایستاده که بسیاری از مردم جمله معروف را تکرار میکنند: «این استان میتواند خیلی جلوتر باشد.» گفتهای که ریشه در واقعیتی دارد که هم در خیابانها دیده میشود و هم در گفتوگوهای روزمره مردم؛ واقعیتی که نشان میدهد ظرفیتهای بزرگ استان هنوز به دستاورد واقعی تبدیل نشدهاند.
با وجود موقعیت مرزی استراتژیک، قرار گرفتن در مسیر ترانزیت غرب کشور، زمینهای حاصلخیز، صنایع مهم، نیروی انسانی جوان و میراث فرهنگی بینظیر، سرعت توسعه در کرمانشاه همچنان کمتر از آن چیزی است که انتظار میرود. آنچه امروز بیش از گذشته به چشم میآید، شکاف میان «آنچه استان دارد» و «آنچه باید میبود» است؛ شکافی که نه به دلیل کمبود منابع یا ضعف مردم، بلکه بیشتر ناشی از نبود یک هماهنگی پایدار و برنامهریزی منسجم میان بخشهای مختلف مدیریتی شکل گرفته است.
در بسیاری از مقاطع، استان دچار تغییرات پیدرپی مدیریتی شده؛ تغییراتی که هرچند طبیعی به نظر میرسند، اما در عمل مانع شکلگیری برنامههای بلندمدت و پیوسته بودهاند. هر مدیر با رویکرد جدید، برنامهای تازه تدوین کرده و قبل از رسیدن به نقطه اثرگذاری جای خود را به مدیری دیگر داده است. این گسست تصمیمگیری، شاید مهمترین عاملی باشد که سرعت توسعه استان را پایین آورده است و اثرش در همه حوزهها قابل مشاهده است.
سرنوشت پروژههای نیمهتمام در کرمانشاه خود نشانه روشنی از این وضعیت است. پروژههایی که با تغییر مدیران اولویتشان عوض شده، با تغییر سیاستها مسیرشان بینتیجه مانده، یا در پیچوخم تصمیمگیریها به تعویق افتادهاند، سرعت توسعه زیرساختها، سرمایهگذاریها و اشتغالزایی را کاهش داده است.
از سوی دیگر، نبود یک نگاه جامع و واحد در سطح مدیریت کلان باعث شده تصمیمها گاهی جزیرهای و کوتاهمدت باشد. این ناپیوستگی بهرغم وجود ظرفیتهای گسترده اقتصادی، مرزی و انسانی، استان را در جایگاهی پایینتر از توان واقعی خود نگه داشته است.
مردم کرمانشاه مطالبهای روشن دارند؛ مسیر مشخص، برنامه پایدار و ثبات مدیریتی که اجازه دهد ظرفیتهای بزرگ استان بالفعل شوند. تجربه استانهای موفق کشور نشان میدهد وقتی ثبات در مدیریت، شفافیت در تصمیمگیری و انسجام در برنامهریزی ایجاد میشود، حتی استانهایی با ظرفیت کمتر میتوانند از زمینههای موجود نهایت بهره را ببرند؛ بنابراین پاسخ این پرسش که «چه کسی سرعت کرمانشاه را کند کرده؟» نه یک نام است و نه یک جریان؛ بلکه مجموعهای از عوامل تاریخی، مدیریتی و ساختاری است که اکنون زمان آن رسیده با شفافیت، دقت و مسئولیتپذیری درباره آنها صحبت شود.
کرمانشاه میتواند بسیار جلوتر از جایگاه فعلی باشد؛ مسیر رسیدن به آن واضح است: ثبات مدیریتی، برنامهریزی مداوم، دوری از تصمیمات مقطعی و ایجاد یک نقشه راه واقعی و پایدار برای آینده استان. این مسیر اگر جدی گرفته شود، سرعت استان را نه فقط افزایش میدهد، بلکه آن را به جایگاهی میرساند که سالهاست شایسته آن است.





ثبت دیدگاه