گفتمان، علی اصغر اسدی:: همه می دانیم که این سالها کشور ما با مسایل و مشکلات کلانی در حوزه های گوناگون گریبانگیر است ،مشکلاتی که آثار آن به صورت مستقیم بر سفره و معیشت مردم نمایان شده است .
گرانی سرسام آور و لحظه ای اجناس و اقلام مصرفی و سرمایه ای حسابی حال مردم را گرفته است ،قدرت خرید مردم بشدت کاهش یافته و سفره ها هر روز کوچک و کوچکتر می شود .
بخش قابل توجهی از صنایع کوچک و بزرگ یا تعطیلند یا در آستانه تعطیلی قرار دارند ،همین مسأله بر تولید و اشتغال سایه افکنده و به قوز بالا قوز مهمترین دغدغه یعنی اشتغال تبدیل شده و راهکاری جدی و عملیاتی هم برای رفع آن وجود ندارد و اغلب طرح های این حوزه به بن بست می رسند.
خوب طبیعی است که بخش عمده این مشکلات و نارسایی به طور مستقیم به شیوه مدیریت ها ،نحوه تصمیم گیری ،سیاستگذاری ها و نحوه عمل به سیاست ها بر می گردد.
طبیعی است در چنین شرایطی مردم نق بزنند ،فریاد بکشند و مطالبه گری کنند و بهبود وضعیت را از کسانی خواستار شوند که سیاست گذاری و نحوه مدیریتشان مردم را به این روز انداخته است .
رسانه ها هم بعنوان پیشتازان عرصه مطالبه گری و نماینده افکار عمومی مهمترین ابزار برای مطالبه گری و رسانیدن صدای فریاد مردم به گوش مسیولین تلقی می شوند ،پس مطالبه گری نتیجه اصلی ضعف کارکردها و نقص سیستم های مدیریتی است .
در سپهر سیاسی کشور اگر مبنا را شناسایی نارسایی ها و ریشه مشکلات قرار دهیم و سیاسیون نه از زاویه مچ گیری و تخریب بلکه از دریچه کارشناسانه شناسایی ریشه مشکلات و نمایش کارکردی موثر و بهینه تر برای رفع گرفتاری مردم ورود کنند،میتوان رفتار آنان را در مسیر مطالبه گری برای بهبود وضعیت زندگی مردم معنا کرد .
اما نه !اینگونه نیست ،این روزها همه مشکلات را فقط بیان می کنند،،از مردم و رسانه ها گرفته که مطالبه گری آنان یک حق قلمداد می شود تا تریبون داران و مدیران خرد و کلان همه مطالبه گر شده اند ،سیاسیون هم همچون مردم فقط بیینده اند ،مشکلات را خوب بیان می کنند ،برروی کاغذ و برای نمایش برتری خود ،مشکلات را یکشبه حل می کنند ،اما وقتی درون گود می شوند خود به مخاطب مردم مبدل می شوند.
وقتی مردم در کوچه و خیابان و تاکسی و …مدام گلایه دارند ،نق می زنند ،نوک پیکان نق زدن های آنان هم مشخص است که متوجه مسیولین کشوری است .
بخش قابل توجهی از رسانه ها هم بی توجه به تعلقات سیاسی ،رسالت خود را به میدان آورده و گرفتاری ها را فریاد می زنند اینجا هم روشن است که آنان رفع گرفتاری را از کسانی خواستارند که صاحب قدرتند،پول دستشان است ،تصمیمات و امضایشان تاثیر گذار است .آنها کسی نیستند جز مدیران میانی و ارشد !
اما در این بین هم هستند مدیران ارشد و میانی که خود آنها هم دارند نق می زنند !در سخنانشان مدام می گویند مردم مشکل دارند و گرفتارند ،چرا برای رفع مشکلات مردم چاره اندیشی نمی شود ؟!
یکی نیست بگوید ؛خوب خدا پدر و مادرت را بیامرزد ،مردم خود مشکلاتشان را می فهمند ،احصا کرده اند و رفع آنها را از شما طلب می کنند ،پس این وسط مخاطب شما کیست ؟!
وقتی مردم مطالبه گری می کنند ،رسانه مطالبه گری می کند ،مخاطب طلب آنها شما هستید !وقتی که شما خودتان می گویید مشکلات مردم باید حل شود ،طرف این باید کیست ؟!
آیا واقعا غیر از شما مدیران نامریی و یا فرا طبیعی هم وجود دارد که مردم نمی بینند و شما آنها را می بینید ؟! پس شما رفع مشکلات مردم را از چه کسی مطالبه می کنید ؟!
آیا در پیش گرفتن مسیر بیان مشکلات مردم هم شد راهکار ؟! مردم خود بیان کننده های خوبی هستند و هدف از بیان آن ،یافتن راهکاری برای رفع آنها از سوی شماست ،حال شما این راهکار را کجا جستجو می کنید؟
دوستان مدیر ارشد و غیر ارشد به خود آیند ؛مخاطب مطالبه گری مردم و رسانه ها خود شما هستید ،مدیر فضایی هم نداریم !پس خواهش می کنیم به جای بیان مشکلات ،دنبال راهی برای رفع آنها باشید .
یقین حاصل کنید که با بیان مشکلات مردم ،به رابین هود آنان تبدیل نخواهید شد !یقین داشته باشید در پیش گرفتن بیان مشکلات و با جابجایی نقش ها ،تبرئه نخواهید شد . مردم این رفتار را فرار از مسئولیت،فرافکنی و خالی کردن شانه از زیر بار مسیولیت معنا می کنند و بس!
بیشتر بخوانید: |
اندر حکایت پدیده ای به نام مطالبه گری مدیران/هنر مدیریت رفع مشکلات مردم است نه بازگوکردن آن ! |
مشکلات مردم ونعل وارونه نمایندگان ! |