گرانی کمر مردم را خم کرده است /دستور هم ندهید ،اقتصاد دستور نیست !
08 تیر 1401 - 12:45
بازدید 122
9
وقتی که دستگاه متولی ما به علم اقتصاد آگاه نباشد ،رابطه علمی چرخه تولید تا مصرف را درست تفسیر نمی کند ،آنگاه مجبور می شود از میان تمامی مولفه ها و فرمول های علمی سامان اقتصاد،صرفا جنبه دستوری و بگیر و ببند آن را بشناسد که آن هم چاره ساز نیست
نویسنده : علی اصغر اسدی
پ
پ

گفتمان، علی اصغر اسدی :: همه این را می دانیم که اقتصاد علم است ،علمی بر پایه فرمول های اقتصادی! از نرخ تورم نقطه به نقطه گرفته تا تورم سالیانه ،از رابطه عرضه و تقاضا گرفته تا ضریب جینی و رشد اقتصادی !و یا رشد اقتصاد !

تا یک مدیر اقتصادی به علم اقتصادی مسلط نباشد و رابطه گرانی یک کالا با هزینه تولید تا مصرف و نقش دلال و رابطه عرضه و تقاضا را نفهمد و بر پایه آن تصمیم علمی اتخاذ نکند ،نه معنی تورم را می فهمد و نه فرق بین گران شدن تا گرانفروشی را !

بدیهی است اگر اقتصاد و وضعیت اقتصادی جامعه متاثر از مولفه های موثر در رشد تورم و کاهش ارزش پول ملی یا تحریم ها بر اقتصاد در هم تنیده کشورها دچار اختلال شده موازنه به هم خواهد خورد و به شکل تورم افسار گسیخته و گرانی کمرشکن ظهور و بروز خواهد یافت ‌.

آنوقت بیکاری و‌نبود یا کمبود درآمد به شکل خیره کننده ای بر قدرت خرید مردم تاثیر گذاری خود را نشان می دهد و نتیجه آن خواهد شد که این روزها اقتصاد خرد و کلان را تحت تاثیر خواهد داد و بیشترین تاثیر خود را بر سفره مردم نشان می دهد.

اما با وجود تمامی رویدادهای به وقوع پیوسته در اقتصاد ،آنگاه مدیر ناآگاه به علم اقتصاد صرفا به ابزار کنترلی چشم می دوزد و بدون نگاه به تفاوت گران فروشی و گران شدن و عدم تمایز این دو صرفا از زاویه پلیسی به ماجرا می نگرد ‌

تصورش این است که با بگیر و ببند ،جریمه و پایین کشیدن کرکره چند صنف میتواند تورم و گرانی مستولی شده بر اقتصاد جامعه را کنترل کند.

آری !نظارت و کارکرد پلیسی در اقتصاد می تواند بعنوان ابزاری بازدارنده در کنار دیگر مولفه ها در کنترل گرانی کارساز شود اما نمی شود بدون در نظر گرفتن دیگر مولفه های تاثیر گذار،صرفا با توسل به زور یا دستور دادن گرانی و تورم را کنترل کرد.

نظارت و کارکرد توسل به زور در فرایند کنترل بازار اثر گذار است منتهی در شرایطی که گران‌فروشی به وقوع پیوسته باشد !اما وقتی که پای گران شدن در میان باشد و بی توجه به درمان بیماری مزمن گرانی ،دست به تازایانه شد ،آنوفت نه تنها درمانی حاصل نمی شود بلکه در حق افراد اجحاف هم صورت خواهد گرفت .

برای روشن شدن مسأله یک مثال بزنیم ؛جامعه دچار بیماری همه گیری خواهد شد ،افراد جامعه براثر این همه گیری به یک بیماری مبتلا می شوند بیماری که ریشه در عوامل متعددی دارد .

اینجا دستگاه متولی یعنی علوم پزشکی نمی تواند به جای مطالعه بر پایه دانسته های علم پزشکی به بیماران نهیب بزند که چرا بیمار شده اید،یا فرد بیمار را تهدید به جریمه کرده یا دستور بدهد که مردم نباید بیمار شوند یا بیماری باید متوقف شوی!مگر می شود ؟!

اینجا لازم است که دانسته ها و علم پا به میدان گذارد ،با تحقیقات علمی ریشه های بیماری شناسایی ،راه درمان کشف و داروی مورد نیاز به مردم تجویزشود تا هم بیماران درمان وهم افراد سالم در مقابل همه گیری واکسینه شوند.

اقتصاد هم چیزی شبیه به این است ،یک بیماری مزمن اقتصاد جامعه را بیمار کرده است ،راه چاره آن هم توسل به ابزارهای علمی برای شناسایی چرایی بیمار شدن اقتصادیست که سالهاست زندگی و کسب و کار مردم را زمین‌گیر کرده است .

نه با دستور دادن وضعیت تغییر می کند نه با جریمه و نه با بگیر و ببند !راهش هم ساده است شناسایی علت و یافتن راهی علمی برای درمان و چیره شدن بر این بیماری پیش رونده ای که همچون سلولهای سرطان در ساختار پیکر اقتصاد پیش رفته است.

بارها از زبان مسیولین اقتصادی و غیر اقتصادی شنیده ایم که صرفا دستور میدهند که گرانی باید کنترل شود ! چه کسی باید کنترل کند ؟؛مصرف کننده بینوا یا توزیع کننده ای که کالا را با قیمت سرسام آوری از تولید کننده خریداری کرده است ؟!

راهکار آن مشخص است ،اقتصاد علم است و دستوری نیست ! نه با توپ و تشر بلکه با کنار هم قرار دادن فرضیه ها و فرمول های اقتصادیست که اقتصاد سامان می یابد ،با شناخت صحیح رابطه عرضه و تقاضا و یافتن راهی علمی برای قطع دست دلال و کاهش هزینه های تولید تا مصرف است که گرانی کنترل می شود ،نظارت و کنترل در انتهای این چرخه قرار گرفته است ‌.

وقتی یک فروشنده کالایی را با نرخ دو برابر روز گذشته خریداری کرده است ،غیر منطقی است که آزوی خواسته شود تا کالا را با قیمت روز گذشته به خریدار تحویل دهد . وقتی کالایی از اساس گران شده باشد نباید از فروشنده انتظار فروش آن به نرخ پایین تر از فاکتور داشت.

وقتی که دستگاه متولی ما به علم اقتصاد آگاه نباشد ،رابطه علمی چرخه تولید تا مصرف را درست تفسیر نمی کند ،آنگاه مجبور می شود از میان تمامی مولفه ها و فرمول های علمی سامان اقتصاد،صرفا جنبه دستوری و بگیر و ببند آن را بشناسد که آن هم چاره ساز نیست.

امروز وضعیت گرانی در استان ما بیداد می کند ،گرانی کالا و خدمات در استان ما نسبت به استانهای همسایه هم بیشتر است و این نشان می دهد که بیماری در این جا به مراتب پیشرونده تر است .

نشان می دهد که یک عامل ویروسی دیگری باعث تشدید وخامت حال بیمار شده است ،علم اقتصاد اینجا به کار خواهد آمد تا با شناسایی این عامل برای درمان آن دست به کار شود.

وقتی استانی در محرومیت فزاینده و مزمنش رها می شود ،وقتی تولید در استان تعطیل می شود وقتی فرصت های کسب وکار دچار انحراف می شوند اینجاست که ویروس دلالی و افزایش دو برابری هزینه حمل خودی نشان می دهد تا کالا و خدمات دو برابر در خدمت شبکه توزیع قرار گیرد.

اینجاست که باید گفت متولی ناآگاه به جای خشکاندن ریشه آلودگی در سرچشمه ،خود را در رفع آلودگی انتهای جوب سرگرم کرده است ،آری !وقتی ابزارهای بازدارنده صرف جلوگیری از انحراف در کسب و کار استان می شد که نشد نتیجه اش می شود افزایش هزینه حمل ،وقتی بگیر و ببند به جای گرفتن یقه دلالهای پرتعداد در کمین نشسته ،یقه توزیع کننده را می گیرد محصولش می شود بی تاثیری نظارت ها !

آقایان مسیول و متولی اقتصاد ! گرانی و تورم در استان ما متاثر از عواملی که شرح آن گفته شد !گرانی و تورم با دستور کنترل نمی شود ،با بستن چند مغازه که جنس گران شده را توزیع می کند ،اقتصاد سامان نمی گیرد ،آب از چشمه آلوده است و طرحی دگر باید ریخت !

بیشتر بخوانید:
گرانی و دستور ؟!
ریشه گرانی ها و پشت پرده سازی ها در اقتصاد کشور !

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.