به گزارش گفتمان: بیشتر مردم بر این باور هستند که پاداش باید در برابر شایستگی داده شود.بنابراین باید دید وقتی کسانی نه به خاطر توفیق در کاری بلکه به این خاطر که چه کسی هستند یا به چه گروهی تعلق دارند پاداش بگیرند،چه پیش خواهد آمد؟طبعا واکنش بیشتر مردم و شاید خود شما هم،منفی است.این هسته مرکزی معمای سیاست جبران است.در حالی که سیاست جبران به این منظور ایجاد شده تا تبعیض درباره زنان و اقلیت ها را از بین ببرد و نه از آن به روش مهندسی معکوس برای پیشبرد و نیات خاص مدیران و افراد استفاده ابزاری شود.امروزه آن را چیزی بیش از انتخاب و عمل ترجیحی فارغ از شایستگی نمی بینند.این نظر البته ممکن است واقعیت نداشته باشد.
در خلال روزهای هفته ای که گذشت و از میانه هفته پیش اتمسفر دیگری بر سپهر سیاست ایران نشست و فضا برای حصول توافق مثبت تر از گذشته شد؛ مجموعه اخبار منتشر شده از جراید و رسانه های داخلی، منطقه ای و بین المللی روایت تازه ای پیش روی قاطبه مردم، خواص، جناح های مختلف و سیاست مداران در منظومه سیاست قرار داده است و این قضیه به انحاء و طرق مختلف حکایت از پیشرفت نسبی در مذاکرات داشت ولی آنچه از میانه هفته اخیر به صدر رنکینگ اخبار رسانه ها و جراید برگشت و روی خروجی تلکس خبرگزاری های داخلی نشست پاسخ مثبت ایران به متن اروپایی ها بود که شائبه احیای برجام را بیش از پیش تقویت کرد.
البته در این میان برخی چهره ها و سیاسیون مثل احمدی بیغش نماینده مجلس و عضو کمیسیون انرژی و امنیت ملی نیز از عدم قطعیت حصول توافق و اختلاف مبنایی دو طرف گفتند و همچنین نورنیوز تیتر زد که:« تا زمان مشخص شدن دیدگاه های ایران که به طور قطع با ایده های هماهنگ کننده اتحادیه اروپایی تطبیق صد در صدی ندارد نمی توان درباره فرجام گفت و گوها اظهار نظر قطعی کرد.» در عین حال ند پرایس هم روز دوشنبه درباره نظرات ایران به درخواست اتحادیه اروپا گفت:« ما پاسخ خود را به پیشنهاد اروپا به صورت شفاف ارائه خواهیم داد و به محض اعلام تعهد ایران به توافق باز خواهیم گشت.» پس از این مسأله بود که مجدد سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا در کنفرانس خبری گفت:« آنچه در پرونده هسته ای ایران قابل مذاکره است تکمیل شده و ما موضع خود را که به اروپایی ها تحویل داده ایم؛ فاش نمی کنیم.»
این واژه فاش نکردن بسیار از طرف آمریکایی ها محتاطانه و محافظه کارانه ارزیابی می شود و آدمی را یاد این شعر زیبای هوشنگ ابتهاج فقید«سایه» که هفته گذشته در سن۹۵ سالگی در بیمارستانی در کلن آلمان چهره در نقاب خاک کشید و در وادی خاموشان به قول حافظ شیرین سخن جاودانه شد و دیروز در زادگاهش در رشت به خاک سپرده شد می اندازد که نیکو سروده است:« نشود فاش کسی آنچه میان من و توست/ تا اشارات نظر نامه رسان من و توست/ گوش کن با لب خاموش سخن می گویم/ پاسخم گو با نگاهی که زبان من و توست/ روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید/ حالیا چشم جهانی نگران من و توست…» حالا باید منتظر ماند و دید پاسخ واشنگتن و اتحادیه اروپا به نظرات ایران درباره متن پیش نویس اتحادیه اروپا چه خواهد بود؟! که البته هنوز آمریکایی ها در محاق سکوت پیشه کرده اند و چیزی به بیرون درز نکرده از تحولات فرجام برجام که در اختیار جراید و رسانه ها قرار بگیرد و تنها ند پرایس سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده برای چندمین بار متوالی به رسانه ها اعلام کرده است که بزودی جواب دولت متبوعش را به اتحادیه اروپا تحویل خواهد داد.
در یک سالی که از عمر دولت سیزدهم می گذرد خیلی ها بر این باور بودند که بواسطه یکدست شدن و هماهنگی قوای سه گانه و نبود حضور قاطع جناح رقیب سنتی اصولگرایان که حالا با بی تدبیری و ناکارآمدی آنان را بانیان وضع موجود در جامعه با این فرار رو به جلو در عدم کنترل تورم افسارگسیخته، عدم ثبات قیمت های سرسام آور کالاهای اساسی، آزاد سازی ناموزون قیمت ها بر اثر برداشتن ارز ترجیحی و افزایش یارانه ها که ضریب جینی را در اقتصاد افزایش داده است که بر پایه آن منجر به خلق پول بی پشتوانه شده است و قس علی هذا مسائلی دیگر از این دست باعث شده که اکنون بهارستانی ها که حامی پر و پاقرص دولت بودند هم فریادشان به فلک طنین انداز شود و به منتقدان جدی دولت تبدیل شوند و اکنون مدتی است بحث کنار گذاشتن معاون اول رئیس جمهور بوسیله آن ها در فضای جامعه پیچیده است .
اگرچه این مسأله در دولت های گذشته وقتی دولتمردان در عدم اتخاذ سیاست های درست ناموفق عمل کرده اند به وضوح چهره خود را عیان کرده است ولی نمی توان صورت مسأله را پاک کرد و قصه شیرین کنترل قیمت ها و بازگرداندن ثبات به اقتصاد و بازار که در ابتدای تشکیل کابینه نقل محافل و صحبت خاص و عام حالا به یک تراژدی دارد تبدیل می شود چرا که اگر زودتر برجام احیاء می شد شاید الان و شکی نیست ثبات نسبی در اقتصاد و بازار بواسطه برگشت تجار، صادرات و سرمایه های تازه و نو به کشور و باز شدن کریدورهای تازه اقتصادی قضیه به ضرس قاطع فرق می کند ولی اکنون با فرسایشی و بطئی شدن مذاکرات و محاق و توقف ۵ ماهه و از سرگیری مذاکرات در هفته گذشته بواسطه بسته پیشنهادی ویژه جوزپ بورل رئیس سیاست خارجی اروپا حالا خبر از آماده شدن پیش نویس متن نهایی توافق نامه احیای برجام در رسانه ها می شود اگرچه وزیر خارجه این مذاکره آخر را خوب و موفقیت آمیز ارزیابی کرده است و کاخ سفید از روند مثبت این مذاکره با روی باز استقبال کرده است باید منتظر ماند تا میانه شهریور چه اتفاقی در پلن سپهر سیاست کشور رخ خواهد افتاد و آیا حصول رضایت بخش احیای برجام در نهایت بوقوع خواهد پیوست یا نه مشمول صبر استراتژیک سیاسی و گذر زمان است؛
به کار گیری واژه دیپلماسی اقتصادی در سپهر سیاست و دستگاه دیپلماسی در کشور نیمه عمر چندانی ندارد و در واقع این مسأله به مفهوم اهمیت یافتن مناسبات اقتصادی در روابط خارجی یکی از ابزارهای مهم برای پیشبرد اهداف میان مدت و بلند مدت رشد، تثبیت، توازن و توسعه اقتصادی کشورها قلمداد می شود. این قضیه بخصوص در پروسه جهانی شدن اقتصاد اهمیت ترکیبی چندگانه ای بازی می کند؛ دیپلماسی اقتصادی بازیگران خارجی و داخلی خود را دارد که اشاره به جزییات این مفاهیم و خصوصیات این بازیگران سپهر اقتصادی در حوصله خوانندگان این نوشتار نمی گنجد و از آن صرف نظر می شود.
آیا خوش بینی پیشرفت اقتصادی فارغ از واقعیت به زیان سلامت و تندرستی جامعه است؟ظواهر امر این موضوع را تأیید می کند،می گویند مگر نه اینکه اگر بر این باور باشیم که هیچ خطری اعم از عدم تدابیر درست سیاست های کلان تا عدم آسیب شناسی و درمان بیماری اقتصاد هلندی که سال هاست جامعه ما به آن مبتلاست و نسخه شفابخشی برای آن تجویز نشده ما را تهدید نمی کند در آن صورت دست به کار اصلاح ساختارهای درست اقتصادی و باز تعریف مفاهیم نوین اقتصادی و پیاده سازی آن در عمل به جای شعار درمانی و گفتار درمانی، تغییر رفتار و رفتارهای سلامت مدار نمی شویم؟
بیشتر بخوانید: |
سلامی دوباره به برجام |
احیای برجام و تناقض حل مسأله |
ثبت دیدگاه