گفتمان: محمدرضا بیاتی: وزیر صمت استیضاح شد. بیش از همه به دلیل اوضاع مصیبتبارِ صنعت خودروسازی؛ صنعت خودروسازی؟! بهتر است بگوییم مونتاژ خودرو نه ساخت خودرو؛ وقتی که حتی قطعات نامرغوب و کوچکِ ارّابههای مرگِشان هم وابسته به دلار است و واردات چگونه میتوان از ساخت و تولید حرف زد؛ البته اگر صادقتر باشیم با دیدنِ خودروهای مچالهشده در تصادفات نوروزی و آمار هولناک مرگ و میر باید بگوییم مونتاژ زبالهی صنعتی؛ آن هم با قیمتهای نجومی و ننگینتر از مونتاژ زبالهی صنعتی و قیمت نجومی، آه و ناله مدیراناش از زیاندهی است!
کدام ایرانی است که آرزوی پیشرفت صنعتی کشورش را نداشته باشد؟ اگر راهبرد و روند صنعت به سوی مقصدی بود که سرانجام خودروساز میشدیم، برای اعتلای ایران، صبوری و تحمل نقاط ضعف، نوعی وطندوستی محسوب میشد اما میتوان کارشناسی پیدا کرد که ادعای شما را تأیید کند ما در راهِ آرمان خودکفایی هستیم؟! بعد از چهل سال به جایی رسیدهایم که مقام ارشد و رسمی پلیس پیشنهاد میدهد خودروسازی را تعطیل کنید و ما از مبلغ صرفهجویی در بنزین، حقوق کارکنان این صنعت را میدهیم! مقام ارشد و رسمی پلیس و این اظهارنظر! از این تکاندهندهتر ممکن نبود که بر زبان آورده شود اما دریغ از ذرهای تأثیر؛ اگر می پرسید چرا چنین میکنند؟ بنظر نگارنده یکی از دلایل آن این است که میخواهند مردم را همیشه در وضعیت احتیاجِ حادّ نگه دارند. با این ترفند، یعنی با نگه داشتن ِ سطح احتیاج افراد در سطح بحران، تحمیل هر کیفیت و شرایط و قیمتی امکانپذیر میشود و براحتی میتوان مردم را-بدلیل احتیاج حاد- وادار کرد برای زبالههای نجومی با اشتیاق صف بکشند و ماهها در نوبت بمانند و هر قیمتی برای آن بپردازند.
با این توصیف میتوان فهمید چرا با وجودی که قدرت تولیدِ همین ارابهها را هم -به تعداد کافی- ندارند بازهم اجازهی وارداتِ خودروهای کارکرده و غیرکارکرده را نمیدهند و مسألهی ارز را بهانه کردهاند؛ درحالی که کارشناسان معتبر خودرو و برخی نمایندگانِ همین مجلس تضمین میدهند که واردات با مکانیزمهای خاص، ابداً ارتباطی با کاهش منابع ارزی ندارد. واقعاً اگر این مافیای انحصار نیست پس چیست؟! مافیایی که روزگاری پشت نقاب تولید ملی پنهان میشد حالا دیگر نیازی به نقاب زدن و تظاهر هم ندارد.
روزگاری که ادعا میکردند نمیخواهند زیر یوغ استعمار و استکبار غرب بروند اما نمیگفتند حالا که شما می خواهید مونتاژکار شوید چرا با کشور محترمی مثل ژاپن قرارداد مونتاژ نبستید؟ آیا جز این بود که فرهنگ درستکاریِ ژاپنی اجازهی زد و بند و لفت و لیس و مافیابازی و انحصار به شما نمیداد؟! این یادداشت نمیخواهد مسائلی را بیان کند که پیش از این بارها و بارها گفته شده؛ بلکه میخواهد بگوید بحران صنعت خودرو در ایران به مرحلهی ابتذال شرّ رسیده است.
میدانیم که ابتذال شرّ، اصطلاحی بحثانگیز است؛ معتقدان و منتقدانی دارد. بخصوص در ترجمهی آن به فارسی برخی گفتهاند کلمهی ابتذال در این اصطلاح باعث کجفهمی و گمراهی در فهم آن است. در واقع گفته میشود عادیسازی شرّ یا هنجار-باوریِ شرّ، ترجمهی دقیقتری است. بگذارید به جای بحث نظری مثالی بزنم.
در فیلم معروف فهرست شیندلر، ساخته استیون اسپیلبرگ، که داستانی دربارهی آدمکشی ِ نازیهاست، در یکی از صحنهها شخصیت بدِ فیلم در حالی که از یک خواب شیرین و لذتبخش بلند شده در بالکن خانه، مثل ورزش صبحگاهی، خیلی عادی با تفنگ دوربیندار کارگرانی که اسیر شدهاند را در محوطهی بازداشتگاه از دور با گلوله میزند، پیچ و تابی به بدناش میدهد تا کرختیِ خواب از سرش بپَرَد، بعد میرود توالت و از همانجا به زنی که در اتاق است میگوید قهوه درستکن! به سادگی و با آرامش آدم میکشد انگار که بعد از نوشیدن قهوه با شیرینی، رطوبتِ دُورِ دهاناش را با دستمال پاک کرده باشد. همین قدر عادی و بیاعتنا به فاجعه؛ آدمکشی مثل یکی از کارهای روزمره.
عادیسازی شرّ یعنی که دیگر عمق فاجعه را احساس نمیکنی؛ گویی این همه کشتار در جادهها، کیفیت فاجعهبار خودروها، قیمتهای دهبرابر حتی برای خودروهای چینی، شنیدنِ اخبار رشوه و انواع فساد در صنعت خودرو دیگر عادی شده؛ کسی تعجب نمیکند، کسی هم برای پایاندادنِ به این مافیای فساد،کار مؤثری نمیکند جز هیاهویی کوتاه و گذرا و چرخیدنِ در، بر همان پاشنهی پلید.
هانا آرِنت، فیلسوف سیاسی برجسته، ۶۰ سال پیش اصطلاح ابتذال شرّ را ابداع کرد و آن را بکار گرفت؛ هرچند امروز میگویند عادیشدگیِ شرّ اصطلاح دقیقتری است اما در واقع ما با ابتذال شرّ هم مواجه هستیم! چگونه؟ وقتی که در دشمنی، مرز نمیشناسیم و کینهتوزی و شرارت را به جایی میکشانیم که-مثلاً- سنگ قبرِ کسانی که دشمن میپنداریم را تخریب میکنیم؛ آیا رفتارهایی از این دست چیزی جز ابتذال شرّ است.
هانا آرنت از عادیسازی یا عادیشدگیِ شرّ گفته است اما نمیدانم دربارهی شرّ-سازی از امر عادی هم حرف زده است یا خیر؛ بنظر میرسد کسانی که کوشیدهاند شرّ را عادی جلوه بدهند در موارد دیگری معمولاً از امور عادی، شرّ میسازند یا خطاهای کوچک را بزرگنمایی میکنند و امری عادی را تبدیل به تابو Taboo یا ممنوعههای بزرگ میکنند. شاید چون میدانند با معطوف کردنِ افکار و اذهان به شرارتهای جعلی سادهتر میتوان دست به شرارت واقعی زد.
نمایندگان محترم مجلس! بعید میدانم مردم امید چندانی به اصلاح صنعت خودرو داشته باشند اما این جمله در کوچه و بازار، زیاد شنیده میشود: اگر خودروسازی درست شد این ممکلت هم درست میشود!