‍ نواختن سیلی به صورت یک روحانی ،تصویری از چالش های پنهان کشور !
29 فروردین 1400 - 20:11
بازدید 382
9
روز گذشته کلیپی از تعرض یک جوان به یک روحانی سالخورده در فضای مجازی دست به دست شد ،صرفنظر از اهداف پشت پرده ضبط این کلیپ ،ماجرا از این قرار بود که در یک پارک جوانی مقابل یک روحانی (عمامه سیاه) می ایستد و به شرایط جاری کشور معترض می شود.
نویسنده : علی اصغر اسدی
پ
پ

گفتمان علی اصغر اسدی ::روز گذشته کلیپی از تعرض یک جوان به یک روحانی سالخورده در فضای مجازی دست به دست شد،صرف نظر از اهداف پشت پرده ضبط این کلیپ ،ماجرا از این قرار بود که در یک پارک،جوانی مقابل یک روحانی (عمامه سیاه) می ایستد و به شرایط جاری کشور معترض می شود.

روحانی از جوان می خواهد که کار کند،وی در پاسخ می گوید” کار کجاست و این وضعیت را شما بر سر ما جوانها آورده اید ” در نهایت نیز این جوان به روحانی تعرض وبه صورت وی سیلی محکمی می زند .انتشار این کلیپ در فضای مجازی بازتاب گسترده ای داشت.

هر چند ساعت ها بعد،نیروی انتظامی با انتشار یک آگهی از دستگیری این جوان در یکی از شهرستان های کشور خبر داد و عنوان کرد که این جوان به دلیل استعمال مواد مخدر ،از حالت عادی برخوردار نبوده واز رفتار خود ابراز ندامت کرده است ،اما چنین رفتاری و متعاقب آن واکنش مردم به آن جای تامل وبررسی عمیق دارد.

شاید با انتشار بیانیه ای اینچنین وانمود شود که این جوان بدلیل عدم تعادل روحی و روانی مبادرت به تعرض نموده است ،اما واکاوی مساله و بررسی چرایی این اتفاق در کشور جمهوری اسلامی ایران ،بیانگر واقعیت تلخ پنهان شده در پشت انواع و اقسام نارضایتی هاییست که با هیچ بیانیه ای پاک نخواهد شد !شاید بتوان صورت مساله را پاک کرد ،اما مساله همچنان باقیست !

واقعیت این است که بروز برخی تصمیمات سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی در کشور،زندگی و معیشت مردم را تحت شعاع قرار داده است،بیکاری به اوج رسیده و گرانی اجناس و سوءمدیریت ها در حوزه های گوناگون ،موجبات نارضایتی مردم از مسئولین کشور را فراهم آورده است .

بخش قابل توجهی از جوانان تحصیلکرده به دلیل نبود امکان اشتغال ،یا سربار خانواده ها شده اند یا به مشاغل دون شان روی آورده اند ،برخی نیز مسیر اعتیاد را در پی گرفته اند،بالا بودن هزینه ازدواج و از سویی عدم توان تامین هزینه های زندگی،باعث شده تا ازدواج به کابوسی برای جوانان تبدیل شود.

از سویی نیز باید پذیرفت،برخی رفتارهای تند و خشن از سوی بخشی از حاکمیت و بستن منافذ رساندن صدای اعتراض قانونی به گوش مسئولین، موجب شده تا تمامی این گرفتاری ها به شکل عقده و نارضایتی و آتش زیر خاکستر بر روی هم تلنبار شود  .

مسئولین ما چه بخواهند و چه نخواهند،بخش قابل توجهی از مردم،تمامی این گرفتاری ها و مشکلات را از چشم روحانیون می بینند.البته بخشی از روحانیون صاحب نام که سالهاست بر بخشی از قدرت تکیه زده و با مقاومت در مقابل هر گونه اصلاح و تغییر در رویکردهای مدیریت همه جانبه کشور مقاومت می کنند.

بدیهی است تسری سوء مدیریتها به بخش های مختلف مدیریتی کشور،ناکارآمدی ها و تحمیل مصائب ناشی از آن به مردم به نام این بخش از روحانیون صاحب قدرت ثبت شده و به دیگر روحانیون و طلاب بدون نقش تعمیم داده خواهد شد .

وقتی از ابتدای شکل گیری انقلاب به توازن قدرت در ارکان مختلف حاکمیت بی توجهی شد،در چهار دهه از عمر انقلاب  زمام امور در قوای سه گانه همچنان در دست روحانیون قرار داشت،روحانیون یک پای ثابت شبکه های تلویزیونی شده اند و …..باید در چنین شرایط سختی انتظاری غیر از این نداشت که روحانیون بعنوان مسئول وضعیت جاری کشور معرفی شوند !

وقتی شرایط به گونه ای پیش می رود که حتی مجالس وعظ و عزاداری های محرم و صفر هم رنگ و بوی سیاسی و جانبداری حزبی به خود گرفته است ،مردم از همه چیز زده می شوند،شان روحانیت نادیده گرفته می شود،مردم روحانی زده می شوند،درجایی نیز حتی دین،مذهب و سیاست را با یک چوب می رانند!نتیجه این می شود که بخشی اعظمی از جوانان و نوجوانان با دین احساس بیگانگی می کنند،احترام را کنار زده و به صورت روحانی سیلی می نوازند !

هر چند ما معتقدیم که بخش قابل توجهی از روحانیون و طلاب هیچ نقشی در مدیریت کشور ندارند،وضعیت زندگی آنان به مراتب پایین تر از طبقه ضعیف جامعه بوده و مشکلات معیشتی بیش از هر قشر دیگری بر این قشر فشار وارد می آورد،اما نمی توان به راحتی بر پدیده نارضایتی مردم از روحانیون به عنوان حاکمان مطلق کشور چشم بست .

برخی شرایط تحمیلی بر وضعیت زندگی و معیشت مردم،سیاست زدگی روحانیون ،عدم توازن در قدرت،سوءمدیریت ها،ناکارمدی در بخش های متعدد قدرت باعث شده تا مردم از شرایط جاری کشور ناراضی باشند،به مسئولین اعتماد نداشته باشند،همه این اتفاقات را به حساب روحانیت و دین ومذهب بگذارند،نتیجه این شود روحانیون جایگاه  دهه های گذشته از دست داده و  یک جوان به راحتی بر صورتش سیلی بنوازد !

از این رو تصمیم سازان وتصمیم گیران کشور،خصوصا بخش قدرتمند حاکمیت باید این پنبه را از گوش خود در آورند که مردم ما همان مردم دهه های شصت و هفتاد هستند !مردم از مسئولین به شدت گله مند هستند،مردم پرخاشگر شده اند،اینکه بدون درک و ضعیت مردم ،شعار بدهند مردم صبر می کنند یا با یک وعده اشکنه شکم خود را سیر کنند،دچار یک اشتباه راهبردی شده اند!

مسئولین باید بدانند که سکوت مردم از رضایت آنان نیست ! بلکه این سکوت یا از ترس است یا سر استیصال،اما به یقین این فشارها تلنبار خواهند شد و شکل فنر به خود خواهند گرفت،از آن روزی باید ترسید که این فنر به یکباره رها شود !این آتش زیر خاکستر گُر بگیرد ! زدن سیلی به گوش یک روحانی عمامه سیاه که روزگاری در بین این مردم قداست داشت ،بخشی از این فنر رها شده است !

نواختن سیلی بر صورت یک روحانی فقط سیلی زدن به صورت یک فرد نیست ،می تواند تصویری بزرگ از یک نارضایتی وپشت کردنی بزرگتر به مسئولین کشور،به روحانیون به عنوان نماد حکومت دینی قلمداد شود و این هشداری بزرگ به مسئولین کشور است که سکوت مردم را رضایت از وضعیت موجود تعبیر نکنند.

مسئولین باید تمامی طرح ها،برنامه ها و سیاست ها را حول محور رضایتمندی مردم،بازگشت اعتماد به آنان ترسیم و عملیاتی نمایند،باید به گونه ای برنامه ریزی شود تا جوان دهه هفتاد،هشتاد و نود را با خود همراه نمایند وگرنه نتیحه این سیاست های کهنه و قدیمی چیزی جز روحانی زدگی و دین زدگی نخواهد بود،همان آتشی که می تواند در آینده،تر و خشک را باهم بسوزاند!

بیشتر بخوانید:
استراتژی انتقام جویی سیاسی نمایندگان مجلس وغفلت از معیشت مردم
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس: وضعیت معیشتی مردم خوب نیست ‌
در عصر کرونا؛ بودجه موسسه فلان آقا و بهمان سازمان را حذف کنید و به مردم بدهید!
مردم دیگر به تعدا و به قیراط «میوه» می‌خرند/ اَرزان ترین خوراکی حال حاضر؛ آبِ شهری!
پیام کاهش مشارکت مردم در پای صندوق های رای را درک کنید!

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.