مناظره داغ انتخاباتی و تولد حزب پنهان
09 دی 1402 - 11:50
بازدید 147
4

شامگاه پنجشنبه ای که گذشت یک مناظره داغ انتخاباتی پس از خبر۲۱ از شبکه خبر سیما بین محمد قوچانی فعال رسانه ای اصلاح طلب و محمد صادق کوشکی تحلیل گر مسائل سیاسی  در برنامه ویژه خبری با موضوع« نقش احزاب و جریان های سیاسی در ارتقاء رقابت و مشارکت در انتخابات» پس از دیدار مردم […]

نویسنده : امین جمشیدزاده
پ
پ

شامگاه پنجشنبه ای که گذشت یک مناظره داغ انتخاباتی پس از خبر۲۱ از شبکه خبر سیما بین محمد قوچانی فعال رسانه ای اصلاح طلب و محمد صادق کوشکی تحلیل گر مسائل سیاسی  در برنامه ویژه خبری با موضوع« نقش احزاب و جریان های سیاسی در ارتقاء رقابت و مشارکت در انتخابات» پس از دیدار مردم کرمان و خوزستان در۲ دی ماه با رهبری صورت گرفت که بسیاری از بینندگان را که تا پاسی از بامداد گذشته بود پای گیرنده های خود نشاند؛ محمد قوچانی فعال رسانه ای اصلاح طلب در ابتدای برنامه گفتگوی ویژه خبری اذعان کرد که برای گرم کردن فضای انتخابات علاوه بر حزب سیاسی نیازمند عوامل دیگری هستیم؛ اساسا تصور می کنم که نقطه تمایز نظام جمهوری اسلامی با رژیم پهلوی در مسأله انتخابات بود که در بعد سیاسی،آن چیزی که ما را متمایز می کند نهاد انتخابات است؛ ما در گذشته با رژیمی مواجه بودیم که مبنای خودش را از کودتا می گرفت یعنی هم بقا و هم استمرارش با کودتا اتفاق افتاد.اما در جمهوری اسلامی با حکومتی مواجه هستیم که مشروعیت خود را از انقلاب می گیرد و انتخابات است که این نظام را تداوم می بخشد؛ قوچانی متذکر شد که اگر در قیاس با رژیم گذشته نگاه کنیم در آن زمان یک حزب واحد به وجود آمد و حتی آن دموکراسی نمایشی که به وجود آمد از همان زمان سقوط آن نظام سیاسی به گوش می رسید و آن چیزی که جمهوری اسلامی در۴۵ سال گذشته حفظ کرده است وجود یک نظام رقابتی میان دو جناح سیاسی بود، ولی این موضوع در زمان فعلی بسیار کمرنگ شده است خطر جدی وجود دارد که این رقابت بی معنا شده است؛ در ادامه و ابتدای مناظره قبل از رسیدن به میانه مناظره همان جایی که نقاط داغ مناظره ها به روایت تئوریسین های سپهر سیاست و آزاد شدن حباب ها و گدازه ها به بیرون علیه دو طرف مناظره اتفاق می افتد نوبت به محمد صادق کوشکی که خود را معلم و استاد دانشگاه معرفی کرد رسید و در همان آغاز شمشیر را از رو بسته بود بیان کرد که دوره اصولگرایی و اصلاح طلبی تمام شده است؛چرا که رقابت زمانی واقعی می شود که مردم با تعدد راهکارها برای حل مشکلات جامعه مواجه شوند یعنی ببینند جریانات سیاسی برای مشکلات مردم راه حل نداشته باشند؛ این اسمش رقابت نیست و این مسأله را اشتباه متوجه شده ایم، دوره اصولگرایی و اصلاح طلبی نیز تمام شده است و در واقع مشکل این است که جریانات سیاسی اغلب اهل پیدا کردن راهکار برای حل مشکلات مردم نبوده اند، چون جریانات سیاسی بیشتر افراد طالب قدرت هستند و نه افرادی که به دنبال حل مشکلات هستند؛ که قوچانی در ادامه یادآور شد که علی الاصول این حرف درستی است ولی فقط یک طرف ماجرا دیدن است یعنی فقط در مورد احزاب سیاسی صحبت کردن است چرا احزاب سیاسی در کشور ما رشد نکرده اند به نظر بنده یک موانع ساختاری برای رشد احزاب سیاسی وجود دارد که مانع از این می شود که احزاب نمایندگی واقعی از مردم داشته باشند؛ به نظر بنده مهمترین فقدان در نظام انتخاباتی در کشور ما است و هنوز در شهرهای کوچک که سهم بزرگی از کشور را دارن هنوز وارد بحث های حزبی نشده اند، شاید الان وقت این باشد که جریانات سیاسی به جریانات تکامل یافته تری تبدیل شوند که نقطه داغ مناظره از همین جا شروع می شود که کوشکی میان صحبت های قوچانی بدون اجازه مجری مناظره و به زعم درست خویش وارد می شود و کلام نیمه تمام او را قطع می کند و با بی محابا و با عتاب می گوید همین الان از آقای قوچانی سوأل می کنم حزب سیاسی شما آیا منعی دارد برای تمام حوزه های انتخابیه نامزد معرفی کند؟ و خود کوشکی هم پاسخ پرسش خویش را می دهد که خیر، هیچ منعی وجود ندارد؛ چون حزبی که شما عضوش هستید۳ تا۴ درصد پایگاه جامعه را دارد و به شدت بسته و محدود است؛ چرا که ما شاهد رویش هایی با گرایشات مختلف در جریانات سیاسی  هستیم و نسل جوان می تواند برنامه های زیادی برای فضای سیاسی کشور داشته باشد؛ باید برنامه ها با هم رقابت کنند تا مردم بدانند اگر می خواهند مشکل آب حل شود، بدانند گروه الف مشکل را حل می کند یا گروه ب؛ در رقابت بین برنامه ها نیز اشخاص حذف می شوند.« که در اینجا صحبت های کوشکی بی اختیار بینندگان را یاد فیلم های سورئال سینما- دزد دوچرخه دوسیکا- می انداخت که در آن نقش کارگردان فیلم حذف می شود.»؛ در ادامه قوچانی گفت اینکه بخواهیم کلی در مورد صرفا برنامه صحبت کنیم که دردی از مردم دوا نمی کند، که در واقع تکرار حرف ضد انقلاب با ژست انقلابی گری هنر نیست؛ پوپولیسم و عوام فریبی است در بسیاری از کشورها مشارکت پایین تر از ۵۰ درصد است ولی انتظار این است که در جمهوری اسلامی که مردم سالاری را تشویق می کند آمارها بیشتر باشد و این آمار، عدد و رقم فعلی نگران کننده است و اینکه ایشان« دکتر کوشکی»احزاب را علیه مشارکت می دانند، حرف درستی نیست؛ جریانات سیاسی نسل های جدید ایجاد می کنند یعنی جریاناتی که ممکن است مولد افراد جدید باشند که خود این افراد منتقد خود آن حزب باشند؛ که در ادامه مناظره موضوع از دست هر دو مهمان طرف مناظره خارج می شود و هردو طرف و به ویژه دکتر محمد صادق کوشکی؛ قوچانی را متهم به اشرافی گری می کند که حزب متبوع ایشان با کیف کشی و پادویی راه را سد می کند و قوچانی هم در تکمیل حرف او می گوید مردم این ها این بار با این موضع وارد شده اند، گول و فریب حرف های آن ها را نخورید.

درست مانند نظریه‌های کلی همسازی شناختی نظریه شناختی فرض می‌کند که در انسان کشش و سایقی به سوی همسازی شناختی وجود دارد دو شناخت که با هم ناهمساز« اصولگرایان و اصلاح طلبان» باشند ایجاد ناراحتی می کنند که این ناراحتی؛ ناظر بالادستی را به رفع ناهمسازی و ایجاد هماهنگی بین آن دو شناخت برمی انگیزد در واقع اصطلاح ناهماهنگی شناختی به ناراحتی ناشی از شناخت های ناهمساز اطلاق می شود؛ اگرچه ناهماهنگی شناختی به چندین نوع ناهمسازی می‌پردازد اما بیشتر از همه در زمینه این پیش‌بینی بحث انگیز بوده است که اشتغال شخص به رفتار مخالف نگرش‌هایش فشاری ایجاد می‌کند تا نگرش‌هایش را تغییر داده و آن ها را با رفتارش همساز کند.« مثل مناظره محمد قوچانی و محمد صادق کوشکی در شبکه خبر پنجشنبه شب۷ دی ماه که کوشکی فشاری ایجاد کرد تا با تبیین نگرش هایش و تسری آن به جوانان دانش بنیان- حزب پنهان- که وابسته به دو پدرخوانده اصلاح طلبان و اصولگرایان نباشند این مسأله را با تقابل با طرف مقابلش بوسیله رفتارش همساز کند.»،علاوه بر این نظریه مزبور بر آن است که اشتغال به این قبیل رفتار بیشترین ناهماهنگی را در جامعه ایجاد کرده و از این رو بیشترین تغییر نگرش وقتی ایجاد می‌شود که دلایل موجهی یا همساز برای اشتغال با آن رفتار وجود نداشته باشد.تبیین‌های دیگری نیز برای بعضی از یافته‌های نظریه شناختی ارائه شده است.مثلاً می‌بینیم که هم نظریه ناهماهنگی شناختی و هم نظریه ادراک خویشتن مدعی هستند که نتایج تحقیقات مربوط به اطاعت ترغیبی را تبیین می‌کنند بعضی تحقیقات شواهدی یافتند که آزمودنی‌ها وقتی از موضعی دفاع می‌کنند که خلاف باورهای واقعی آنها است واقعاً دچار انگیختگی و ناراحتی می‌شوند این یافته با تبیین نظریه ی ناهماهنگی شناختی همساز است ولی با نظریه ادراک خویشتن همخوانی ندارد که در برنامه مناظره به معنای واقعی این عبارت و با حمله کوشکی به اصلاح طلبان و کارگزاران پارادوکسی را ایجاد کرد که به مردم و جوان ها بقبولاند که این ها در سیاست هم این گونه هستند و نباید فریب آن ها را خورد؛چون در اقلیت بوده و سه تا چهار درصد پایگاه رأی جامعه را در اختیار دارند؛ کوشکی با نگاه کردن در لنز دوربین مقابلش گفت مگر حسن روحانی از جناح آقای قوچانی نگفت من از گران شدن بنزین خبر نداشتم؛در واقع کوشکی در مناظره پنجشنبه شب نظریه سپر بلا را به کار برد که نظریه سپر بلا در پیش داوری حاکی از آن است که نگرش‌های منفی نسبت به احزاب گاهی در خدمت کارکرد دفاع از خود قرار می گیرد و باعث می شود که شخص ویژگی های نامطلوب خود را سرکوب کرده و آن را به دیگر احزاب و گروه ها فرافکنی کند.در یک تحقیق کلاسیک درباره شخصیت اقتدار طلبی مثل محمد صادق کوشکی این نظریه آزمایش شده است و مردمانی که به ویژه احتمال دارد این گونه پیش داوری‌ها را داشته باشند با رفتار آن ها و فرافکنی آن به دیگران توصیف شده اند؛ در برنامه مناظره پنجشنبه شب که از شبکه خبر و تلویزیون پخش شد بسیاری از مردم دیدند که نگرش‌ها در مناظره دو فرد وابسته به دو جناح رقیب یکدیگر وقتی بیشترین قدرت را در پیش بینی رفتار رأی دهندگان دارند که الف- نیرومند و با ثبات باشند.ب- ارتباط ویژه ای با رفتار مورد پیش بینی داشته باشند.ج- مبتنی بر تجربه مستقیم شخص باشند.د-شخص از نگرش های خویش آگاه باشد.

نظریه ناهماهنگی شناختی دو طرف مناظره از دو جناح رقیب بر آن بود که به مردم آموزش و نشان داده شود که وقتی رفتارهای شخص با نگرش هایش ناهمسان و ناهمخوان باشد؛ ناآرامی ناشی از این ناهمخوانی منجر به این خواهد شد که شخص نگرش خود را تغییر دهد تا با رفتار خود و جناح متبوعش همخوان گردد که بسیاری از مردم که پای تلویزیون و از قاب شیشه ای جام جم مناظره را تا پاسی از شب نظاره گر بودند عکس این قضیه را دیدند و مردم را یاد مناظره های قبلی ادوار گذشته انتخاباتی و به ویژه رییس دولت های نهم و دهم انداخت که دیگر از مد افتاده و تاریخ انقضایش خیلی وقت است به سرآمده است. در انتخابات نیز باید دست به انتخاب زده و فرد و حزب متبوع خویش را با دارا بودن شاخص های اصلح و لازم و کافی  انتخاب کنید فرض کنید برای خریدن اتومبیل نظرسنجی مجله صنعت خودرو« گزارش مصرف کنندگان»را که از چند هزار دارنده اتومبیل تهیه شده است می‌خوانید و قانع می‌شوید که اتومبیل معینی« مثلا دنا پلاس مشکی» بیش از سایر اتومبیل‌ها قابل اعتماد است و موجبات رضایت مالک را فراهم می آورد؛ اما همسایه دیوار به دیوار شما می گوید همین اتومبیل را داشته و اتومبیل بسیار بدی است.کدامیک از این دو منبع اطلاع، معتبرتر است؟ نظرسنجی از چندین هزار صاحب ماشین یا همسایه شما؟! کدام منبع در خرید شما تأثیر بیشتری دارد؟! قطعا مورد نخست و نظرسنجی از چندین هزار دارنده ی اتومبیل مورد نظر ملاک انتخاب اصلی شما قرار خواهد گرفت.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.